کتاب زگیل روی خرمهره

Zegil Rooye Kharmohreh
کد کتاب : 54361
شابک : 978-6226662130
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 102
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 4 اردیبهشت

معرفی کتاب زگیل روی خرمهره اثر امید پناهی آذر

این‌کتاب، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه به هم‌پیوسته است که بستر زمانی‌شان سال‌های اوایل دهه ۱۳۶۰ است. همه داستان‌ها یک راوی دارند که از عشق، خشم، بدبختی، رنج و امید مردم یک محله دورافتاده در شهری کویری می‌گوید.
آدم‌های قصه‌های «زگیل روی خرمهره» درگیر روزمره گی و مسائل خرافی‌اند و گاهی اوقات به‌خاطر کوته‌فکری‌های خودشان به دردسر می‌افتند. این‌کتاب ۶ داستان را با این‌عناوین در بر می‌گیرد: آبگرمکن، دکل‌بندها، مخصوص شکار، زگیل روی خرمهره، آپاراتچی، غنیمت جنگی.
عواطف و باورهای مردم دورافتاده، فقر و تلخی‌هایش که موجب شکل‌گیری موقعیت‌های تکراری می‌شود و مسائلی از این‌دست، از جمله موضوعاتی هستند که نویسنده داستان‌های این‌کتاب سراغشان رفته و با طنزی تلخ آن‌ها را به تصویر کشیده است.

کتاب زگیل روی خرمهره

امید پناهی آذر
امید پناهی آذر نویسنده ایرانی متولد 1349 می باشد. حوزه فعالیت ایشان بیشتر پرداختن به موضوعات روز اجتماعی است.
قسمت هایی از کتاب زگیل روی خرمهره (لذت متن)
فرنگیس دختر بدقیافه و سبیلوی تاج خانم بود که پسرها چندان دختر به حسابش نمی آوردند. همان بعدازظهری نقشه مهری را لو داده بود: «با کمال وعده کردن دوراهی زیارت.» حتی بعد مادرش به مادرجان گفته بود: «گیس بریده زیر پای فرنگیس هم نشسته بود که اون هم همراهش فرار کنه. خب، دخترم هزارماشالّا عاقله که نرفته!» فرنگیس گفته بود: «چون قالم گذاشت، پته ش رو ریختم روی آب. یه ماه نقشه کشیدیم ولی موقعش که شد خبرم نکرد! فکر کرده بود لابد اگه من کمال رو ببینم قرش می زنم؟! درسته که اگه کمال من رو می دید، دیگه مهری به چشمش نمی اومد ولی من که بهش پا نمی دادم. فکر می کرد منم مثل خودش نامردم؟!»