کتاب کوه خاکستری

Gray Mountain
کد کتاب : 565
مترجم :
شابک : 978-964-174-184-8
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 528
سال انتشار شمسی : 1395
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

5 هفته جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز.

معرفی کتاب کوه خاکستری اثر جان گریشام

سال 2008 است و زندگی حرفه ای سامانتا کوفر در یک موسسه ی حقوقی مربوط به وال استریت در اوج خود قرار دارد؛ تا این که سر و کله ی بحران اقتصادی پیدا می شود و سامانتا با گذشت اندک زمانی، کارش را از دست می دهد. به سامانتا شغلی بدون حقوق پیشنهاد می شود که شانس اندکی را در اختیار او می گذارد که دوباره در محل کار سابقش استخدام شود. سامانتا ضرف چند روز از منهتن به شهری کوچک به نام بردی نقل مکان مکان می کند. شغل جدید سامانتا، او را به دنیای تاریک و خطرناک معادن زغال سنگ می برد، جایی که در آن، قوانین اغلب شکسته می شود، بین آدم ها تفرقه وجود دارد و خطرات ریز و درشت زیادی بر سر راه دیده می شود. اما برخی از محلی ها، از این که وکیلی اسم و رسم دار در شهرشان باشد، ناراضی هستند و سامانتا ضرف چند هفته درگیر جریانات قضایی ای می شود که خشونت و مرگ به همراه دارد. چرا که مانند بیشتر شهرهای کوچک، بردی نیز رازهایی دارد که برخی حاضرند برای فاش نشدن آن ها، دست به آدمکشی بزنند.

کتاب کوه خاکستری

جان گریشام
جان گریشام، زاده ی 8 فوریه ی 1955، نویسنده ی آمریکایی است. او ابتدا به تحصیل در رشته ی حقوق روی آورد و پس از اخذ مدرک این رشته از دانشگاه ایالتی می سی سی پی، مدتی به کار وکالت در شهر آکسفورد مشغول شد. مدتی نماینده ی مجلس در پارلمان ایالتی بود و پس از چند سال از کار کناره گیری کرد.گریشام سال هاست به عنوان نویسنده ی رمان های حقوقی پرفروش در آمریکا مطرح است و آثار او به بسیاری از زبان های زنده ی دنیا از جمله فارسی هم ترجمه شده اند و از اکثر کتاب های وی یک نسخه سینمایی نیز ساخته شده است.او تا کنو...
نکوداشت های کتاب کوه خاکستری
Extremely observed.
فوق العاده فکر شده.
Compulsive Reader

Grisham has written one of his best dramas.
یکی از بهترین داستان های گریشام.
Associated Press

Powerful . . . a satisfying thriller.
قدرتمند... تریلری رضایت بخش.
Christian Science Monitor Christian Science Monitor

قسمت هایی از کتاب کوه خاکستری (لذت متن)
ترس نگاه کردن به ویرانه های عاطفی انسان های واقعی، شیره ی جانش را کشیده بود؛ آدم های مستأصل و ناامیدی که از او طلب کمک می کردند.

می گویند یک زن با این عقیده با یک مرد ازدواج می کند که او را تغییر دهد اما نمی تواند. یک مرد به امید این که همسرش تغییر نکند با او ازدواج می کند، اما زن درنهایت تغییر می کند.

حتی به نظر هم نمی رسید که کسی در بردی، از این که دنیا در آستانه ی رکودی فاجعه بار قرار دارد، کوچک ترین اطلاعی داشته باشد. شاید کوه ها، این مکان را از دنیا جدا می کردند یا شاید زندگی در آن جا، آن قدر راکد مانده بود که فاجعه ای دیگر، اهمیتی نداشت.