کتاب حلزون های خانه به دوش

Vagabond snails
جریان روشنفکری و انقلاب اسلامی
کد کتاب : 5850
شابک : 978-6009176892
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 168
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1998
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب حلزون های خانه به دوش اثر مرتضی آوینی

"حلزون های خانه به دوش" کتابی است به قلم شهید سید "مرتضی آوینی"، که در آن "جریان روشنفکری و انقلاب اسلامی" را زیر ذره بین خواهد برد. این کتاب که مجموعه ای از مقالات سید "مرتضی آوینی" پیرامون موضوع مذکور را در برگرفته، یکی از کتاب هایی است که در زمره ی پرمخاطب ترین آثار وی قرار می گیرد. مجموعه مقالاتی که برای انتشار در کتاب "حلزون های خانه به دوش" انتخاب شده، جستارهایی است که در سال های 68 تا 70 از قلم شهید آوینی به نگارش درآمده و محوریت اصلی آن ها "جریان روشنفکری و انقلاب اسلامی" می باشد.
نخستین مقاله ی این کتاب، با عنوان "کدام عرفان؟" به تفاوت های میان عرفای حقیقی و عارف نمایان کاذب می پردازد و مقاله ی بعد که "روشنفکران و معاصر بودن" نام دارد، در پاسخ به پرسش مقاله ای که از مخاطبین سوال کرده بود: تلقی شما از معاصر بودن چیست؟، به نگارش در آمده است. "آفات غرض ورزی" جوابیه ی دیگری است که به شبهات مطرح گشته در نشریه ی هنرهای زیبا پاسخ داده و مقاله ی "وقتی روشنفکران وارث انقلاب اسلامی می شوند"، به صحبت های "تقی مدرسی" پیرامون حکم اعدام "سلمان رشدی" جواب می دهد. "انقلاب اسلامی و اتوپیای غرب زدگان" مقاله ی دیگری است که آن هم در جواب به مقاله ی بحران دموکراسی از ماهنامه ی نشر دانش نوشته شده و سید "مرتضی آوینی" در مقاله ی "از مایکل جکسون تا شهرنوش پارسی پور"، نقدی بر کتاب "زنان بدون مردان" از همین نویسنده، ارائه کرده است. از دیگر مقالات این کتاب می توان به "ژورنالیسم حرفه ای"، " کانون کدام نویسندگان؟"، " یک هشدار"، "تجدد یا تحجر؟"، "تحلیل آسان" و مقاله ای هم نام با عنوان کتاب اشاره کرد.

کتاب حلزون های خانه به دوش

مرتضی آوینی
سید مرتضی آوینی (معروف به کامران) (زادهٔ ۲۱ شهریور ۱۳۲۶ در شهر ری - درگذشتهٔ ۲۰ فروردین ۱۳۷۲ در فکه) کارگردان فیلم مستند و روزنامه‌نگار حوزهٔ فرهنگی اهل ایران بود. مجموعه فیلم‌های مستند تلویزیونیِ او دربارهٔ جنگ ایران و عراق با نام روایت فتح شناخته‌شده‌است.تحصیلات ابتدایی و متوسطهٔ خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند. او از کودکی با هنر انس داشت. شعر می‌سرود، داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد.آوینی در سال ۱۳۴۴ به عنوان دانشجوی معماری وار...
قسمت هایی از کتاب حلزون های خانه به دوش (لذت متن)
عرفان حقیقی با وصول به حق و فنای در او تحقق می یابد و عارف حقیقی با فنا کردن خود در خدا به بی خودی می رسد و « اناالحق » بیان این بی خودی است، که البته اهل ولایت ماذون به افشای آن نیستند. عرفان دروغین با تقرب به شیطان حاصل می آید و اهل آن خود را یکسره به فتنه و سحر شیطان می سپارند و به نوعی بی خودی یا روحانیت قلابی دست می یابند که در حقیقت جز اثبات نفس و استغراق و استهلاک در پایین ترین مراتب نفس، که نفس اماره باشد، هیچ نیست. عارف حقیقی واله و شیدای حق است و عارف دروغین مفتون شیطان؛ عارف حقیقی مست می الست است و عارف دروغین مست می پلشت آب انگور. هر دو، عقل از کف نهاده و بی اختیار هستند، اما اولی اراده اش را در ارادت حق فانی کرده است و عقلش را داده تا به جنون عشق رسد، و آن دیگری طوق ارادت شیطان بر گردن گرفته؛ او نیز به دیوانگی رسیده است، اما دیوانگی اش نه جنون عشق که جن زدگی است. آن چه که این جن زدگان به نام عرفان می خوانند، هیچ نیست جز سخت ترین مراتب اغوای شیطان و سفری نفسانی تا آسمان دروغین وارونه ای که از انعکاس آمال موهوم در سراب سحر و فتنه شیطان معنا گرفته است. اینان مصداق اتمّ این آیات هستند که در آخر سوره « شعرا » آمده است: آیا خبرتان کنم که شیاطین بر که فرود می آیند؟ بر هر دروغ پرداز گناه کار. ( شیاطین ) گوش به انبای غیب می سپارند، اما بیش تر دروغ می بافند. و از شعرا جز اغواشدگان تبعیت نمی کنند. آیا نمی نگری که چگونه در هر برهوتی سرگردان اند و می گویند آن چه را که بدان عمل نمی کنند؟

اتمسفر رسانه ای غرب چنان مفاهیم کلمات را دگرگون ساخته است که هر بار پیش از هر چیز باید درباره کلمات و مفاهیم آن سخن گفت. یکی از معادلات مفهومی و ارزشی که القائات رسانه ای غرب ایجاد کرده این است: نفی استبداد مساوی است با دموکراسی. این اتمسفر آن چنان غلبه ای بر اذهان دارد که در اینجا همه می پندارند هر حکومتی که مورد تأیید مردم باشد دموکراتیک است و بنابراین، بسیاری از دوستان را سعی بر این است که بگویند ولایت فقیه یک حکومت دموکراتیک است و خوب! اگر معنای دموکراتیک خیلی ساده «مردمی» بگیریم، این معادله درست از آب درمی آید. بحث درباره دموکراسی نیست، اما از آنجا که این آقایان و خانم های محترم فرنگ زده ی غربباور، همیشه پشت این اختلافات در معنا پنهان می شوند، قصد من آن بود که نقاب از چهره ی این کلمه «آزادی» که نگارنده مقاله «حکومت آسان» گفته است، بردارم تا روشن شود که برای نظام اسلامی اعطای آزادی مطلق که لیبرالیست ها می خواهند مساوی با نفی خویشتن است، چراکه اصلا از لوازم این آزادی «انکار دین» است.