رمان «ازدسترفته» نوشتهی رزی والش داستان زنی به نام سارا است که در یک سفر کوتاه به انگلستان با مردی به نام ادی آشنا میشود و آنها چند روز را با هم میگذرانند و رابطهای نزدیک و عاطفی میانشان شکل میگیرد. سارا تصور میکند این آشنایی میتواند به چیزی جدیتر منجر شود، اما وقتی ادی طبق قرار تماس نمیگیرد و ناگهان بدون هیچ توضیح و پیامی ناپدید میشود. سارا که از این قطع ارتباط ناگهانی گیج و ناراحت است، سعی میکند ردپایی از ادی پیدا کند. دوستانش معتقدند او باید موضوع را رها کند، اما سارا حس میکند چیزی درست نیست. در طول جستوجو، رفتهرفته اطلاعاتی دربارهی زندگی ادی و گذشتهی خودش آشکار میشود که نشان میدهد موضوع پیچیدهتر از یک جدایی ساده است. این ناپدید شدن به زنجیرهای از اتفاقات قدیمی گره خورده است که سالها پنهان مانده بودند. کتاب در کنار روایت داستانی عاشقانه، به مسائل عاطفی و روانی مانند سوگ، احساس گناه، بخشش و تاثیر گذشته بر حال میپردازد. رابطهی سارا و ادی فقط دربارهی احساسات لحظهای نیست، بلکه به مرور در بستر خاطرات و تجربههای تلخ و حلنشده شکل میگیرد. روایت بین زمان حال و گذشته حرکت میکند تا لایههای مختلفی از شخصیتها و اتفاقات را نشان دهد. داستان از زاویهی دید سارا روایت میشود و در بخشهایی با نامههایی از سوی ادی همراه میشود که بهتدریج خواننده را با دیدگاه او هم آشنا میکند. این ساختار کمک میکند تا دلایل پنهان رفتارهای شخصیتها بهتدریج آشکار شود. این رمان به بررسی تأثیر سکوتها، اشتباهات و ناگفتهها بر رابطهی انسانی میپردازد و روایت آن حول محور تلاش برای فهمیدن حقیقت و کنار آمدن با آن شکل میگیرد.
درباره رزی والش
رزی والش رمان نویس انگلیسی است. او کتابهایی می نویسد که نمی توانید آنها را زمین بگذارید.