کتاب سقف کلیسای جامع

Archbishop's Ceiling
مجموعه آثار میلر 5
کد کتاب : 62805
مترجم :
شابک : 978-6226401111
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 132
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1976
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

معرفی کتاب سقف کلیسای جامع اثر آرتور میلر

برای فهم آنچه باید روشنفکری دانست و آنکه باید روشنفکر نامید، رجوع به وضعیت روشنفکربودن زیر سیطره‌ی حکومت‌های سرکوبگر و تمامیت‌خواه، بهترین انتخاب است. حکومت‌هایی که آزادی‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را به نهایت محدودیت رسانده و تمام شئون زیستی را با وقاحت تمام نادیده می‌گیرند، همان حکومت‌هایی هستند که همه‌ی حواسشان پیش و بیش از هر چیز معطوف به رفتار روشنفکران آن سرزمین است، چون روشنفکر کسی‌ست که نسبت به هر چیزی که آزادی، عزت نفس و اخلاق انسانی را در محیط پیرامونش تهدید می‌کند، حساسیتی بی‌نهایت دارد. از همین روی حاکمان تمامیت‌خواه در ابتدای امر، تمام ابزار خفقانشان را برای خفه کردن روشنفکران به کار می‌گیرند. نمایشنامه‌ی «سقف کلیسای جامع» روایت درخشان آرتور میلر از چگونگی و چرایی روشنفکربودن زیر یوغ چنین حکومت‌هایی‌ست. حکومتی که دستگاه‌های شنود و مأموران مخفی‌اش همه‌جا هستند، حتی در مکانی که نویسندگان و هنرمندان دورهم جمع می‌شوند برای گفت‌وگو و بحث روشنفکرانه. میلر در کتاب سقف کلیسای جامع، دوراهی‌ تاریخی ماندن و رفتن نخبگان فکری را پیش کشیده و منظری حیرت‌انگیز از فاجعه‌ی زندگی تحت لوای نظام‌های دشمن آزادی را ارائه می‌دهد. این نمایشنامه‌نویس بزرگ آمریکایی، ازهم‌گسیختگی آشناترین و دیرپاترین روابط انسانی را به بهترین نحو در این نمایشنامه تصویر کرده و اقتدار حاکمانی را نمایش می‌گذارد که به معنای تمام کلمه دشمن مردم‌اند!

کتاب سقف کلیسای جامع

آرتور میلر
آرتور اشر میلر، زاده ی 17 اکتبر 1915 و درگذشته ی 10 فوریه ی 2005، نمایشنامه نویس و مقاله نویس آمریکایی بود.میلر در هارلم نیویورک به دنیا آمد و دومین فرزند از سه فرزند خانواده بود. او به دانشگاه میشیگان رفت و ابتدا در رشته ی روزنامه نگاری مشغول تحصیل شد. میلر در ژورنال دانشگاه، میشیگان دیلی، فعالیت داشت و در همین زمان، اولین نمایشنامه ی خود را نوشت. او سپس رشته ی تحصیلی خود را به زبان انگلیسی تغییر داد و اولین نمایشنامه اش، برنده ی جایزه ی آوری هاپوود شد که او را بیشتر ترغیب کرد تا کار خود را ...
قسمت هایی از کتاب سقف کلیسای جامع (لذت متن)
آدریان: یاد هملت می افتم. حالا ما هم مثل اون گرفتار هزارتوی شگفت انگیز ذهن شدیم. مضحک نیست که آدم بدونه نگرانیش با یه قرص برطرف می شه؟ ببین تو رو خدا، همۀ اسباب زندگی در اختیارش، و ارث سلطنت، خدم و حشم، اسب، اگر قرصه رو هم داشت، یه جوری با شاه کنار می اومد و با اوفلیا ازدواج می کرد. یا سقراط. به جای شوکران، یه قلپ لیتیوم می رفت بالا و قضیه ش با شهردار فیصله پیدا می کرد و به صدسالگی هم می رسید. در ازاش چی از دست می داد؟ عقل و حکمت و یه خرده آگاهی که با رنج و ملامت به دست اومده. آگاهی و زور هم یه جور قدرته و حسنش هم همینه. پس چه عیبی داره که آدم بی اینکه رنج و مرارت بکشه قدرت پیدا کنه؟