کتاب «زیباییشناسی خورد و خوراک» تألیف کاوه بهبهانی، مجموعهای منحصر به فرد از مقالات است که به تأملاتی عمیق درباره رابطه میان غذا و هنر، فرهنگ و زیباییشناسی پرداختهاند. این اثر با گردآوری دیدگاههای مختلف در مورد غذا به عنوان یک پدیده زیباییشناختی، سعی دارد فراتر از صرفا نگاهی مصرفی به غذا، آن را به عنوان یک تجربه هنری و فرهنگی درک کند. در این کتاب، مقالاتی از پژوهشگران و نویسندگان برجستهای مانند الیزابت تلفر، کرولین کورسمیر، دیو منرو،کوین سوینی، گلن کیون و راسل پرایبا گردآوری شده است که هر یک به جنبهای خاص از زیباییشناسی غذا پرداختهاند. * "الیزابت تلفر" در مقالهی «غذا در مقام هنر»، بحث میکند که چگونه غذا میتواند مشابه هنرهای بصری، یک تجربه زیباییشناختی و احساسی ایجاد کند. او معتقد است که زیباییشناسی غذا از جنبههای مختلفی مانند طعم، بو و ظاهر غذا تشکیل میشود و نه تنها محدود به ظاهر آن است، بلکه با تعاملات حسی پیچیدهای همراه است که میتواند احساسات عمیق انسانی را بیدار کند. * در مقالهی "کرولین کورسمیر"، به بررسی تناقضات موجود در تجربههای غذایی پرداخته میشود. او توضیح میدهد که غذا میتواند همزمان جذاب و ناخوشایند باشد. این مقاله به نحوه تأثیرگذاری فرهنگها و زمانها بر ارزشگذاری غذایی و چگونگی تغییر تعاریف لذت و گناه در غذا اشاره دارد. * "دیو منرو" در مقالهی «غذا میتواند هنر باشد؟ معضل مصرف»، چالشهای فلسفی غذا به عنوان هنر را بررسی میکند. او سوال میکند که آیا غذا میتواند به عنوان یک اثر هنری در نظر گرفته شود و به تضادهای فلسفی در ارتباط با مصرف غذا و هنر پرداخته است. منرو به بررسی این موضوع میپردازد که آیا میتوان غذای مصرفی را به شکلی هنری تجربه کرد یا این که طبیعت مصرف آن این امکان را غیرممکن میسازد. * در مقالهی "کوین سوینی" با عنوان «آیا ممکن است یک سوپ زیبا باشد؟»، به پیدایش خوراکشناسی و زیباییشناسی غذا پرداخته میشود. سوینی تاریخچهای از نظرات مختلف درباره زیبایی غذا را مرور میکند و نشان میدهد که چطور برخی غذاها به دلیل پیچیدگیهای آمادهسازیشان و یا توجه به جزئیات در طراحیشان، میتوانند زیباییشناسی خاصی پیدا کنند. * "گلن کیون" در مقالهی خود، به مفهوم «فتیشهای غذایی» پرداخته و بررسی میکند که چگونه غذا میتواند وسیلهای برای ایجاد پیوندهای اجتماعی و تقویت هویت جمعی باشد. او همچنین به بررسی رابطه غذا با مفاهیم گناه و ناپسند در فرهنگها پرداخته است و بررسی میکند که چگونه برخی غذاها ممکن است در برخی فرهنگها به عنوان اعمال ناپسند یا گناهآلود دیده شوند. * "راسل پرایبا" در مقالهی خود به زیباییشناسی جان دیویی و تأثیر آن بر غذا پرداخته است. او مفهوم «تنزیباییشناسی» (Somaesthetics) را معرفی میکند که به بررسی تجربیات بدنی و حسی از جمله چشایی در زمینه زیباییشناسی میپردازد. پرایبا به این نکته اشاره میکند که تعاملات بدنی انسان با غذا، از جمله چشایی و ذائقه، میتواند بخشی اساسی از تجربه زیباییشناختی باشد. این مقالات در کنار هم، به بررسی ابعاد مختلف غذا از نظر زیباییشناسی، فلسفی، اجتماعی و فرهنگی پرداخته و به خواننده این امکان را میدهند که غذا را نه تنها به عنوان یک نیاز زیستی، بلکه به عنوان یک تجربه هنری و زیباییشناختی تجربه کند. "زیباییشناسی خورد و خوراک" تلاشی است برای بسط مفهوم غذا در فرهنگ و هنر، و تأکید بر این نکته که غذا نه تنها به عنوان یک عنصر زیستی بلکه به عنوان یک پدیده پیچیده و فرهنگی، میتواند درک و تجربهای عمیق از زیباییشناسی را در انسان ایجاد کند. این کتاب برای علاقهمندان به فلسفه، هنر، فرهنگ غذایی و زیباییشناسی مناسب است و ایدههای جالب و چالشبرانگیزی را در مورد تجربههای روزمره غذایی در اختیار خوانندگان قرار میدهد.