1. خانه
  2. /
  3. کتاب بیوه ها

کتاب بیوه ها

نویسنده: آریل دورفمن
3 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.4 از 1 رأی

کتاب بیوه ها

Widows
انتشارات: ماهی
٪15
145000
123250
3.2 از 1 رأی

کتاب بیوه ها

Widows
انتشارات: نشر گویا
٪15
50000
42500
3.4 از 1 رأی

کتاب ناپدید شدگان

Viudas
انتشارات: آفرینگان
ناموجود
9500
معرفی کتاب بیوه ها
کتاب بیوه ها، رمانی نوشته ی آریل دورفمن است که اولین بار در سال 1981 انتشار یافت. این رمان که داستانش در روستایی در یونان در سال 1942 می گذرد، قصه ی به یاد ماندنی و جهانی آریل دورفمن درباره ی شجاعت در مواجهه با ستم های سیاسی است. داستان به ماجرای شکل گیری شورش گروهی از زنان روستایی می پردازد که شوهران، پسران و پدرانشان به خاطر گیر افتادن در میان آرواره های مرگبار گروهی نظامی که در حمایت از یک الیگارشی ثروتمند می جنگند، جانشان را از دست داده اند. کتاب بیوه ها، یادبودی از افراد بیشماری است که در میانه ی بازی قدرت، قربانی شدند و همچنین، افرادی که شجاعت و ثبات قدمشان باعث می شود نام و خاطره ی آن قربانیان، هیچ وقت فراموش نشود.
درباره آریل دورفمن
درباره آریل دورفمن
آریل دورفمان، زاده ی ۶ می ۱۹۴۲، نویسنده، نمایشنامه نویس، روزنامه نگار و فعال حقوق بشر اهل شیلی و آمریکا است. دورفمن در بوینس آیرس چشم به جهان گشود. کمی پس از تولد آریل، خانواده اش به آمریکا نقل مکان کردند و او ده سال از دوران کودکی خود را در ایالات متحده گذراند. دورفمن به همراه خانواده در سال ۱۹۵۴ به شیلی رفت. او پس از حضور در دانشگاه شیلی در سال ۱۹۶۶ با آنگلیکا مالیناریچ ازدواج کرد و در سال ۱۹۶۷ به شهروندی شیلی درآمد، به همین خاطر از او بیشتر به عنوان نویسنده ای شیلیایی یاد می کنند. از دورفمن تاکنون بیش از ۲۰ عنوان کتاب رمان، شعر، نمایشنامه، سفرنامه، مقاله ی سیاسی و نقد ادبی منتشر شده که به ۳۰ زبان ترجمه شده اند.
ویژگی های کتاب بیوه ها
  • آریل دورفمن از نویسندگان پرفروش آمریکا
نکوداشت های کتاب بیوه ها

اثری قدرتمند.

Kirkus Reviews

یک نزاع قدرت میان عشق، عزت نفس و افتخار.

Penguin Random House

شعرگونه و حتی مرثیه وار... دورفمن به یکی از مسائل حقوق بشر در زمانه ی ما جان می بخشد.

Chicago Tribune
قسمت هایی از کتاب بیوه ها

اما من به شما گفتم که ادعایتان مضحک است. از شما پرسیدم اگر آن مرد، همان مردی که اصرار به دفنش دارید، به خانه برگردد، چه دارید به او بگویید؟ تصور کنید برمی گردد و می بیند مرده است، آن هم نه به دست ما - گرچه دلایل موجهی برای کشتنش داشتیم - بلکه به دست عزیزان خودش که او را تشییع کرده اند و سر قبرش صلیب گذاشته اند.

امانوئل، بدون خانواده کار ما زار است. ما همه چیزمان را مدیون پدر و مادرمان هستیم، به دنیا آمدنمان، درس خواندنمان و قدرشناسی مان را. اما ریشه ی همه ی نزاع ها در همین جاست. فرض کن مثلا ناگهان درگیری ای پیش بیاید. حالا لزوما درگیری هم نه. اصلا سوءتفاهمی بین ارباب تو و ارتش. کسی چه می داند، مثلا یک جور اختلاف نظر... ممکن است دیگر، نه؟

یک راز. گوش کن، احمق کوچولو، یک جور راز دیگر. خیلی ساده. آدم ها هیچ وقت تنها نیستند. در بدترین لحظه ها هم کافی است به درون خودت رجوع کنی و آن جا او، تو، هرکس، چیزی را می بیند که... خب، واقعیت این است که هر آدمی گوشه ای از دلش را خانه ی کسانی می کند که دوستشان دارد. و کل قضیه همین است. اگر عشقی وجود داشته باشد، آن آدم ها درون تو هستند. این نظامی ها فکر می کنن ما بی دفاع و درمانده ایم. اما دل آدم بیشتر برای خود آن ها می سوزد، چون اونقدر کورند که ارتباطشان با درون خودشان قطع شده است.

نظر کاربران در مورد "کتاب بیوه ها"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است
- بیوه ها

بیوه‌ها نقاط قوت و ضعف زیادی دارد. ایده‌اش بسیار خوب است. اینکه جنازه‌هایی غیرقابل شناسایی از رودخانه بیرون کشیده می‌شوند و زن‌هایی آن‌ها را متعلق به خود می‌دانند بسیار جذاب و تامل‌برانگیز است و این نقطه قوت است. این تعامل و تداخل عواطف و احساسات عمیق انسانی با حوادث اجتماعی و سیاسی درگیر کننده بسیار رسا و گیراست. اما از همین‌جا نقطه ضعفش نیز شروع می‌شود. چرا؟ چون ایده‌ای به این فراخی و گستردگی خیلی محدود روایت می‌شود و طرحی که می‌شد رمان جذاب ۵۰۰ صفحه‌ای‌ای را از درونش بیرون کشید، به نوعی آن‌طور که باید و شاید به کار گرفته نمی‌شود. بزرگ‌ترین نقطه قوت کتاب روایت لایه‌لایه‌ی دو اتفاق در گذشته و حال است که نقاطی مشترک دارند. در دو بخشِ فصل ابتدایی و دو فصل مانده به آخر، این روایت موازی بسیار درخشان است و روایت را خواندنی و دل‌چسب می‌کند. و بزرگ‌ترین نقطه ضعف این اثر نیز تغییر بی‌دلیل و بدون توجیه (یا حتی اگر هم توجیهی داشته باشد قابل قبول نیست) از سوم شخص به اول شخص است. اول شخص‌هایی الکن، سرگردان، روده‌دراز و غیر قابل سمپاتی. وقتی روایتی جذاب و گیرا با سوم شخصی هوشیار و حرفه‌ای و داستان‌پرداز دارد به پیش می‌رود، چه الزامی دارد که روایت شخصی و به تبع آن کند و خسته‌کننده شود؟ به نظر، بعضی از شخصیت‌ها و وقایع پیرامون‌شان هم زیاد دخل مستقیمی به حوادث محوری داستان ندارند. در کل رمان خوبی بود و به یک بار خواندنش می‌ارزید و آن روایت موازی دو حادثه‌ی همگون در بستر دو زمان مختلف نیز بسیار آموزشی و قابل تامل و جذاب بود. ترجمه خوب بود و طرح جلد گرچه ربطی به درون‌مایه و مضمون اثر نداشت ولی زیبا و چشم‌نواز بود.

1403/11/13 | توسطSobhan jo - کاربر سایت
0
|

یه اثر قوی ضد جنگ

1403/09/08 | توسطعلی
0
|

کتاب و نویسنده بیشتر از اینکه سعی در روایت کردن قصه داشته باشه سعی میکنه با یه تکنیک جدید با سبک روایت جدید داستانش رو تعریف کنه که به همین دلیل ناموفق و در ارائه فرم خودش شکست میخوره . کتاب اساسا تکنیکاله و وقتی فرمش در نیاد شما نمی‌تونید با اثر ارتباط بگیرید. توصیه نمیشه...

1401/06/16 | توسطImfarza
3
|
پاسخ ها

سلام آقای محترم چرا یادداشت‌های کاربران بهخوان را بدون اجازه شان و به عنوان نظر خودتان منتشر می‌کنید؟!

1402/02/09|توسطسید محمد بهروزنژاد
8

داستانی تاثر انگیز و رئال

1399/07/08 | توسطمحمد جواد آزادی مقدم
0
|