کتاب انقلاب خاله بازی نیست

Revolution Is Not a Dinner Party
کد کتاب : 71557
مترجم :
شابک : 978-6222441418
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 164
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

برنده جایزه کتاب کالیفرنیا سال 2007

نامزد مدال خوانندگان جوان کالیفرنیا سال 2012

نامزد جایزه یادبود جودی لوپز برای ادبیات کودک سال 2008

معرفی کتاب انقلاب خاله بازی نیست اثر ینگ چانگ کامپستین

کتاب «انقلاب، خاله بازی نیست» رمانی نوشته ی «ینگ چانگ کامپستین» است که اولین بار در سال 2007 انتشار یافت. «لینگ» 9 ساله، دختر دو پزشک، در شهر «ووهان» زندگی می کند؛ او رویاپرداز و آرمان گرا است و دنیای پیرامونش را اغلب با استعاره توصیف می کند. اما زندگی «لینگ» و خانواده اش زمانی مختل می شود که مردی به نام «لی»، افسر حزب کمونیست، به آپارتمان آن ها می آید. پس از مدتی، دوستان و همسایگان ناپدید می شوند، پدر «لینگ» دستگیر و خود «لینگ» نیز در مدرسه با آزار و اذیت هایی بی رحمانه مواجه می شود. با این که پدرش به زندان افتاده، خانواده اش از گرسنگی در حال مرگ هستند و کتاب هایشان سوزانده شده، «لینگ» برای نگه داشتن موهای بلندش می جنگد—موهای بلندی که در نظر او، نماد عزت نفس و فردیت هستند.

کتاب انقلاب خاله بازی نیست

ینگ چانگ کامپستین
ینگ چانگ کامپستین (Ying Chang Compestine) (زاده ۸ مارس ۱۹۶۳) نویسنده، سخنران، مجری تلویزیون و سرآشپز چینی آمریکایی است. او بیش از بیست کتاب از جمله رمان «انقلاب یک مهمانی شام نیست» نوشته است که بر اساس زندگی او در دوران بزرگ شدن در انقلاب فرهنگی چین است.ینگ چانگ کامپستین در ووهان چین به دنیا آمد و بزرگ شد. خانواده او "بورژوایی" در نظر گرفته می شد، بنابراین گارد سرخ وسایل خانواده او را برداشت و پدرش دو بار به زندان افتاد. به دلیل مشکلات خانواده، کامپستین برای زندگی با پدربزرگ و ماد...
نکوداشت های کتاب انقلاب خاله بازی نیست
A gripping account of life during China’s Cultural Revolution.
شرحی گیرا از زندگی در دوران «انقلاب فرهنگی» چین.
Publishers Weekly Publishers Weekly

Candid, credible, and nuanced.
صادقانه، باورپذیر، و پرظرافت.
San Francisco Chronicle San Francisco Chronicle

Certain to inspire discussion about freedom and justice.
اثری که بدون تردید باعث شکل گیری گفت و گو درباره آزادی و عدالت می شود.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

قسمت هایی از کتاب انقلاب خاله بازی نیست (لذت متن)
شب سال نو چینی، مادر یک کاسه برنج پر از سبزیجات و دو تخم مرغ نیمروی طلایی تهیه کرد. شکمم به قار و قور افتاد. ماه ها بود که تخم مرغ نخورده بودم. دویدم که دو تا چاپ استیک بیاورم. اما مادر نقشه های خودش را داشت.

همانطور که چراغ نفتی تقریبا خالی را روشن می کرد، گفت: «همه اش مال توست. من باید بروم سر کار. آنجا غذا می خورم. قبل از خواب چراغ را خاموش کن.» وقتی به سمت در می رفت، دکمه روی کتش را می مالید.

«اما، مادر...» می خواستم بگویم، لطفا شام پیش من بمان. بعد از اینکه سر کار می روی، تنها می مانم و در تاریکی می ترسم. غرورم اجازه نداد التماس کنم. سالن غذاخوری بیمارستان در تعطیلات سال نو بسته بود. از کجا غذایی برای خوردن پیدا می کرد؟ مادر در را پشت سرش قفل کرد. «من دیر برمی گردم. زود بگیر بخواب.»