کتاب قلعه متحرک

Howl's Moving Castle
کد کتاب : 745
مترجم :
شابک : 978-964-5757-35-7
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 302
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1986
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

قلعه ی متحرک هاول
Howl's Moving Castle
کد کتاب : 34492
مترجم :
شابک : 978-6004367523
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 390
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 1986
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب قلعه متحرک اثر دایانا واین جونز

کتاب قلعه متحرک، رمانی فانتزی نوشته ی دایانا واین جونز است که در سال 1986 به انتشار رسید. داستان این رمان به دختری به نام سوفی می پردازد که به خاطر شرایط خانوادگی اش نمی تواند خانه را ترک کند و به دنبال سرنوشت خود برود. اما زمانی که سوفی به شکلی ناخواسته، خشم و غضب جادوگری قدرتمند را برمی انگیزد، تحت تأثیر طلسمی ترسناک به یک پیرزن تبدیل می شود. تنها راه نجات او از این طلسم در قلعه ای متحرک در تپه ها قرار دارد. سوفی برای رهایی از این طلسم باید سفر خطرناک و عجیبی را شروع کند؛ سفری که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد.

کتاب قلعه متحرک


ویژگی های کتاب قلعه متحرک

جزو لیست برترین رمان های ادبیات نوجوان

فیلمی بر اساس این کتاب در سال 2004 ساخته شده است.

دایانا واین جونز
دایانا واین جونز، زاده ی 16 آگوست 1934 و درگذشته ی 26 مارس 2011، نویسنده ی انگلیسی بود.دایانا در لندن به دنیا آمد. او پس از دوران مدرسه، به تحصیل در رشته ی انگلیسی در کالجی در آکسفورد پرداخت و در سال 1956 فارغ التحصیل شد. جونز در همین سال ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. او نویسندگی را در اواسط دهه ی 1960 و به گفته ی خودش، «به منظور حفظ سلامت عقل» آغاز کرد و در این عرصهخ به موفقیت های زیادی دست یافت.دایانا واین جونز سرانجام در سال 2011 بر اثر بیماری سرطان ریه درگذشت.
نکوداشت های کتاب قلعه متحرک
An entrancing fantasy filled with surprises.
یک فانتزی مسحورکننده و سرشار از غافل گیری.
Barnes & Noble

Infinitely satisfying.
بی نهایت رضایت بخش.
School Library Journal School Library Journal

A wonderful blend of humor, magic, and romance .
ترکیبی شگفت انگیز از طنز، جادو و داستان عاشقانه.
Publishers Weekly Publishers Weekly

قسمت هایی از کتاب قلعه متحرک (لذت متن)
تو باید به این موضوع اقرار کنی که من حق این را دارم، که اگر بخواهم، حتی در یک خوک دانی زندگی کنم.

پس تو داشتی می رفتی که شاهزاده را نجات بدهی! چرا این طور وانمود کردی که داری فرار می کنی؟ تا جادوگر را گول بزنی؟ "اصلا! من ترسو هستم. تنها در صورتی می توانم چنین کار ترسناکی انجام دهم که به خودم بگویم انجامش نمی دهم!

چیزهای جالب اتفاق می افتادند، اما همیشه برای دیگران.