کتاب قرمز باش یا بمیر

Red or dead : a novel
کد کتاب : 74512
مترجم :
شابک : 978-9649121659
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 700
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2014
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب قرمز باش یا بمیر اثر دیوید پیس

اثری است از دیوید پیس به ترجمه علی امیری فر و چاپ انتشارات گلگشت. این کتاب داستانی است از سازندگی، روایتی از تلاش و سرسختی مردی که دو تیم بزرگ ساخت، تیم هایی که هردو قهرمان انگلستان شدند. قصه ای از مبدل شدن بدترین تیم تاریخ لیورپول به بهترین تیم بریتانیا. نویسنده تاریخ پانزده ساله ی حضور ویلیام شنکلی در لیورپول را به تصویر کشیده و شیوه ی متمایز او در کارکردن، صحبت کردن و نگاه به اخلاقیات و مردم را به نمایش گذاشته است، او از مردی نوشته که با اراده ای قوی و شوقی فراوان در کارش پیش رفت و به یاد ماندنی شد.

کتاب قرمز باش یا بمیر

دیوید پیس
دیوید پیس (متولد 1967) نویسنده انگلیسی است. پیس به خاطر رمان های مجموعه ای در انگلستان، مجموعه کوارتت های سواری سرخ (1999-2002)، GB84 (2004) The Dam انتا به عنوان یکی از بهترین رمان نویس های جدید انگلیس شناخته شد. دیوید پیس در دیوسبوری متولد شد و در اوست، غربی یورکشایر بزرگ شد. وی در مدرسه باتلی گرامر، کالج ویکفیلد و منچستر پلی تکنیک تحصیل کرد که در سال 1991 برای تدریس زبان انگلیسی به استانبول رفت. وی در سال 1994 به توکیو نقل مکان کرد و در سال 2009 به انگلستان بازگشت. وی در سال 2011 به توکیو ...
قسمت هایی از کتاب قرمز باش یا بمیر (لذت متن)
نس سرش را تکان داد و لبخند زد. گفت برو و کاری که لازم است انجام بده عشق من. این شغل تو است و باید بروی. نیازی نیست که نگران من باشی. بیل گفت اما نگرانم. باید کنارت بمانم. نس بار دیگر سرش را تکان داد و گفت باید بروی عشق من. این کار تو است. شغلی که غذا برای میز ما مهیا می کند. شغلی که باعث می شود سقفی روی سر داشته باشیم. کار است. بیل گفت می دانم عشق من. می دانم که شغل من است اما من را از تو و مراقبت بودن دور می کند. این درست نیست، این نمی تواند درست باشد. نس گفت اما دخترها حواسشان به من هست. پس نیازی به حضور تو نیست عشق من. تنها جلوی دست و پا خواهی بود. بیل گفت شاید این دفعه باشند اما دفعه بعد چه. اوقات دیگری هست که این جا نباشم. همیشه در حال کار هستم و هیچ وقت پیشت نخواهم بود. وقتی به من نیاز داری و وقتی که لازم است پیشت باشم. می دانم که لازم است. نباید از تو غافل باشم. می دانم که باید کنارت باشم عشق من. نس خندید و گفت دیگر داری مزخرف می گویی. مزخرف زیاد عشق من. هرگز در تمام زندگی احساس نکرده ام که از من غافل شده ای. باورم کن. حتی یک بار.