کتاب مرد بالشی

The Pillowman
کد کتاب : 748
مترجم :
شابک : 978-600-122-071-5
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2003
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

مرد بالشی
The Pillowman
کد کتاب : 14750
مترجم :
شابک : 978-9642434480
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 160
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2003
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب مرد بالشی اثر مارتین مک دونا

کتاب مرد بالشی، نمایشنامه ای نوشته ی مارتین مک دونا است که برای نخستین بار در سال 2003 به چاپ رسید. نمایشنامه ی مرد بالشی، یادآور سبک داستان های تام استوپارد و کافکا است و به ماجرای فوق العاده خنده دار و به شدت تأثیرگذار نویسنده ای می پردازد که در کشوری بی نام و نشان و با حکومتی مستبدانه زندگی می کند. این نویسنده به خاطر محتوای دلهره آور داستان های کوتاهش و شباهت آن ها به تعدادی از کودک کُشی هایی که در شهر محل زندگی او به وقوع پیوسته، مورد بازجویی و تحقیق می گیرد.

کتاب مرد بالشی


ویژگی های کتاب مرد بالشی

برنده ی جایزه ی لارنس الیویر سال 2004

برنده ی جایزه ی نمایشنامه ی حلقه ی منتقدین نیویورک سال 2004-2005

این کتاب توسط نشر نیلا نیز منتشر شده است.

مارتین مک دونا
مارتین فارانان مک دونا، زاده ی 26 مارس 1970، نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و کارگردان ایرلندی/انگلیسی است.مک دونا در لندن و در خانواده ای ایرلندی به دنیا آمد. پدر و مادرش در سال 1922 به ایرلند بازگشتند و او و برادرش(که او هم نویسنده است)را در لندن گذاشتند. مک دونا، مکان شش نمایشنامه ی اول خود را شهر گالوی انتخاب کرد؛ شهری که او در کودکی تعطیلاتش را در آن سپری می کرد. اولین اثر حرفه ای مارتین مک دونا در سال 1996 به چاپ رسید.
نکوداشت های کتاب مرد بالشی
Energizing...a blindingly bright black comedy.
هیجان آور، یک کمدی سیاه با درخشندگی کورکننده.
New York Times New York Times

Thoroughly startling and genuinely intimidating.
کاملا خیره کننده و فوق العاده دلهره آور.
Chicago Tribune Chicago Tribune

A complex tale about life and art, about fact and illusion.
داستانی پیچیده درباره ی زندگی و هنر، و حقیقت و توهم.
Financial Times

قسمت هایی از کتاب مرد بالشی (لذت متن)
درست توی همین لحظه واسم مهم نیست اگر منو بکشند. برام مهم نیست. اما اونا قرار نیست داستانام رو بکشند. اونا قرار نیست داستانام رو بکشند. اون داستانا تنها چیزایی هستند که من دارم.

این به بودن یا مرده نبودن ربطی نداره. موضوع درباره ی چیزیه که از خودت به جا می ذاری.

توپولسکی:اسم کوچیکت کاتوریانه؟ کاتوریان: بله. توپولسکی: فامیلیت هم کاتوریانه؟ کاتوریان: بله. توپولسکی: اسمت کاتوریان کاتوریانه؟ کاتوریان: مامان بابام آدمای بانمکی بودن. توپولسکی: اوهوم. حرف اول اسم وسطت؟ کاتوریان: ک. توپولسکی: اسمت کاتوریان کاتوریان کاتوریانه؟ کاتوریان: گفتم که مامان بابام آدمای بانمکی بودن. توپولسکی: ام. به جای بانمک بهتره بگیم احمق خرفت. کاتوریان: اعتراضی ندارم.