کتاب بانو کوه مس; کتاب بانو کوه مس

کتاب بانو کوه مس

Banooye Koohe Mes
و قصه های دیگر

کد کتاب : 78840
مترجم :
شابک : 978-6006269931
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 272
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت
پاول پترویچ باژوف
پاول پتروویچ باژوف (27 ژانویه 1879 - 3 دسامبر 1950) نویسنده و روزنامه نگار روسی بود.شهرت باژوف به خاطر مجموعه داستان های افسانه ای جعبه مالاچیت، بر اساس فرهنگ عامیانه اورال است که در سال 1939 در اتحاد جماهیر شوروی منتشر شد. در سال 1944، ترجمه مجموعه به انگلیسی در شهرهای نیویورک و لندن منتشر شد. بعداً سرگئی پروکوفیف باله The Tale of the Stone Stone را بر اساس یکی از داستان ها ساخت. باژوف همچنین نویسنده چندین کتاب در مورد انقلاب روسیه و جنگ داخلی بود. یگور گایدار، که به عنوان نخست وزیر روسیه خد...
دسته بندی های کتاب بانو کوه مس
ادبیات نوجوان
ادبیات روسیه
مجموعه داستان
داستان کوتاه
کتاب نوجوان
قسمت هایی از کتاب بانو کوه مس (لذت متن)
از پیرمرد پرسیدند: «چه کاری از اون اوستاکارها دیدی؟» گفت: «مجسمۀ مار. همون ماری که شما روی النگو کنده کاری می کنین». همه هیجان زده شدند: «خب؟ اون چه جوریه؟» پیرمرد جواب داد: «گفتم که، با کارهای ما اینجا، از زمین تا آسمون فرق داره. هر اوستایی که چشمش بهش بیفته، تو نگاه اول می فهمه که کار این طرف ها نیست. مار اوستاکارهای ما، هرچقدر تر و تمیز تراشیده شده باشه، سنگیه، ولی مال اوستاکارهای بانوی کوه مس، عین مار زنده است. تیرۀ پشتش سیاه سیاه، چشم هاش هم زل… انگار الان نیشت می زنه. ولی به حال اونها فرقی نمی کنه! اونها که گل سنگی رو دیده اند، فهمیدند زیبایی چیه!». دانیل، وقتی از این گل سنگی شنید، پیرمرد رو ول نمی کرد، هی سوال پیچش می کرد. پیرمرد فرتوت صادقانه بهش گفت: «نمی دونم، پسر عزیزم. فقط شنیده بودم که همچین گلی هست. چشم ما آدم ها، نباید بهش بیفته. کسی که ببیندش، از دنیا متنفر می شه». دانیل گفت: «من دوست داشتم ببینمش».