کتاب داستان یک شهر

A city story
کد کتاب : 7918
شابک : 9789645643476
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 612
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2015
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 16
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب داستان یک شهر اثر احمد محمود

داستان یک شهر رمانی است به قلم احمد محمود که در ادامه ی کتاب همسایه ها نوشته شده است. خالد در این رمان نیز شخصیت اصلی است و داستان از زبان او گفته می شود. اما از نظر داستانی، داستان یک شهر و همسایه ها به هم ارتباطی ندارند و دنباله ی هم نیستند. در این کتاب ماجراهایی که بعد از سربازی رفتن خالد پیش امده اند روایت می شود. او بعد از کودتای 28 مرداد 1332 به جرم عضویت در حزب توده به بندر لنگه تبعید می شود. داستان یک شهر روایت و تصویف حوادث گذشته و شرایط کنونی و وضعیت حاکم بر بند لنگه است. احمد محمود سعی می کند مسائل و حوادث سیاسی را به عنوان بافت داستان و نه موضوع اصلی در نظر بگیرد، بنابراین سعی می کند مستقیما درگیر مسائل سیاسی نشود. کتاب نثری ساده و جذاب دارد و مخاطب را با خود همراه می کند. در این کتاب ماجراهایی که بعد از سربازی رفتن خالد پیش امده اند روایت می شود. او بعد از کودتای 28 مرداد 1332 به جرم عضویت در حزب توده به بندر لنگه تبعید می شود. داستان یک شهر روایت و تصویف حوادث گذشته و شرایط کنونی و وضعیت حاکم بر بند لنگه است. احمد محمود سعی می کند مسائل و حوادث سیاسی را به عنوان بافت داستان و نه موضوع اصلی در نظر بگیرد، بنابراین سعی می کند مستقیما درگیر مسائل سیاسی نشود. کتاب نثری ساده و جذاب دارد و مخاطب را با خود همراه می کند.

کتاب داستان یک شهر

احمد محمود
احمد محمود در ۴ دی ۱۳۱۰ در شهر اهواز از پدر و مادری دزفولی الاصل به دنیا آمد و شاید به همین دلیل بیشتر خود را دزفولی می‌دانست. در برخی از آثارش چون همسایه‌ها و مدار صفر درجه واژه‌ها و جملاتی به گویش دزفولی به چشم می‌خورد و نیز شخصیت «نعمت» در داستان «غریبه‌ها و پسرک بومی» از کتابی به همین نام نیز از یکی از اهالی دزفول به نام نعمت علائی گرفته شده‌که حول‌وحوش سال ۱۳۲۳ در دزفول به دست افراد ناشناسی ترور می‌شود. پدر احمد محمود در سال...
قسمت هایی از کتاب داستان یک شهر (لذت متن)
صدای خفه و محتاطانه مهندس سیف به گوشم می نشیند -اگه اعدام سیاسی سنت بشه! تبم تند شده است. -اگه سنت بشه! انگار خوابم. انگار تو اغما هستم. انگار صدای مهندس سیف از فرسنگها دور می آید -اگه اعدام... صدا، تو فضای تهی رها می شود و معلق می شود. صدای مهندس سیف غریبه است -اگه سنت بشه!