کتاب لو سالومه

Lou von Salomé
کد کتاب : 79445
مترجم :
شابک : 978-6002537645
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 328
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2008
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب لو سالومه اثر جولیا ویکرز

کتاب «لو سالومه» اثری نوشته «جولیا ویکرز» است که نخستین بار در سال 2008 به چاپ رسید. «لو سالومه»، زنی خارق العاده که بسیار جلوتر از زمانه خود بود، نویسنده، منتقد و یک تحول طلب فرهنگی به حساب می آمد. در این زندگینامه از «ویکرز» می توانیم الگوها، عادت ها، فقدان ها، ناامیدی ها، هراس ها و خوشی های او را درک کنیم و ببینیم. «لو سالومه» در تلاش برای درک خویشتن، به سراغ برخی از برجسته ترین ذهن های عصر خود رفت. کتاب، هم به مشارکت های ارزشمند او در حوزه های روانکاوی و فلسفه می پردازد و هم از تأثیرگذاری ذهن درخشان این زن بر تعدادی از برجسته ترین اندیشمندان و پژوهشگران، از جمله «نیچه» و «فروید»، پرده برمی دارد.

کتاب لو سالومه

نکوداشت های کتاب لو سالومه
The story of Salome's entire life and career, focusing on her young adulthood.
داستان تمام زندگی و مسیر حرفه ای «سالومه»، با تمرکز بر نخستین سال های بزرگسالی او.
Barnes & Noble

Well written and informative.
آموزنده و با نثری عالی.
Kobo

For anyone who is interested in psychology, philosophy, religion, or poetry.
برای هر کسی که به روانشناسی، فلسفه، مذهب، و شعر علاقه مند است.
Amazon Amazon

قسمت هایی از کتاب لو سالومه (لذت متن)
چنین می نمود که جهان همیشه با دنیای درونی «لو» همکاری می کند، و شوک و سرخوردگی در اثر فقدان عشق سرکش او، اکنون او را وادار می کرد تا راهی جدید را در پیش بگیرد. «لو» از خدا و وسیله خدای خود الهام گرفته بود. او می خواست از روسیه فرار کند و به آغوش دنیای عقلانی غرب پناه ببرد.

این آموزه های «ژیلو» بود که الهام بخش تمایل او به آزادی بود. او به جای این که به توهمی که از «ژیلو» داشت بچسبد، تصمیم گرفت پا به دنیای او بگذارد. به جای چسبیدن به عشق زندگی اش، که برای او و دیگران مشکل ساز می شد، اجازه داد تا عشق «ژیلو» الهام بخش او برای رسیدن به یک زندگی منحصر به فرد و اصیل باشد.

او در انتقادی از نمایشنامه های «ایبسن» که سال ها بعد نوشت، نقل قول قابل توجهی را بیان کرد که به وضوح درباره دوری گزیدن او از «ژیلو» بیان شد: «تحول هنگامی رخ داد که به من اجازه انتخاب آزادانه دادی.» او هرگز در زندگی، عشق را احساس تملک نمی دانست. او هرگز خود را به برده عشق یک مرد تبدیل نکرد، و هرگز صاحب اختیار دیگران نبود.