در رمان «بادبادک» داستان حول شخصیت زنی فرانسوی به نام لنا شکل میگیرد که پس از وقوع یک حادثهی شخصی، به هند سفر میکند. او در شهری در جنوب هند اقامت میگیرد و برای دوری از مردم و یافتن آرامش، هر روز در دریای خلیج بنگال شنا میکند. در یکی از روزها، او در دریا گرفتار میشود و دختری خردسال به نام لالیتا، که در ساحل مشغول بازی با بادبادک است، او را نجات میدهد. این برخورد به نقطهی عطفی در زندگی هر دو تبدیل میشود. لالیتا دختر فقیری است که به جای رفتن به مدرسه، در یک رستوران کار میکند تا به خانوادهاش کمک کند. او سواد ندارد و از سوی خانوادهاش نیز به دلیل شرایط اقتصادی، فرصتی برای آموزش دریافت نکرده است. لنا که تحت تأثیر این وضعیت قرار گرفته، تصمیم میگیرد به او خواندن و نوشتن بیاموزد. این رابطهی آموزگار و شاگرد، آرامآرام ابعاد گستردهتری به خود میگیرد و لنا درگیر مسائل اجتماعی و آموزشی محل زندگی دختر میشود.در ادامه، لنا با گروهی آشنا میشود متشکل از زنانی که خود قربانی خشونت یا فشارهای سنتی بودهاند و اکنون به صورت جمعی در جهت آموزش، توانمندسازی، و دفاع از دختران و زنان تلاش میکنند. کتاب به شکل روایی ساده و مستقیم، موضوعاتی مانند آموزش، نابرابری جنسیتی، خشونت خانگی، فقر، و همبستگی میان زنان را در بستر یک روایت شخصی و انسانی مطرح میکند. نویسنده با تمرکز بر تأثیرگذاری تدریجی افراد بر یکدیگر، نشان میدهد چگونه یک تجربهی فردی میتواند به اقدامی جمعی در جهت بهبود شرایط اجتماعی منجر شود.
درباره لائتیسیا کولومبانی
لائتیسیا کولومبانی، زاده ی سال 1976، کارگردان، بازیگر، فیلمنامه نویس و نویسنده ای فرانسوی است. کولومبانی برای تحصیل به دانشگاه لوییس لومیه رفت و در سال 1998 فارغ التحصیل شد. او در فیلم ها و سریال های متعددی در فرانسه ایفای نقش کرده است.