کتاب از دریا به رود

Az Darya Be Rood
کندوکاوی در منابع اثرگذار بر سنایی در حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه
کد کتاب : 81886
شابک : 978-6226942461
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 576
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

معرفی کتاب از دریا به رود اثر منیره فرضی شوب

سنایی عارف و شاعر بزرگ قرن پنج و اوایل قرن ششم است. او در شهر غزنه متولد شده است و دوران کودکی و نوجوانی خویش را در همین شهر سپری کرده است. وی در دوران زندگیش به تحصیل علوم و معارفی چون ادبیات عرب، فقه و حدیث و تفسیر و طب و نجوم و حکمت و کلام پرداخت و در هرکدام به درجه بالایی رسید، اما آنچه که او را ممتاز می‌کند این است که او و اشعارش آغازگر دوران و سبک جدیدی بودند. وی قصاید را با زهد و عرفان و نقدهای اجتماعی در آمیخته و غزلیاتش لطف شاعرانه و عاشقانه عجیبی دارند. در بسیاری از قصایدش به نقد اجتماعی پرداخته که به خوبی بیانگر مشکلات اجتماعی زمان زندگیش و ریا و دورویی است که جامعه پیرامونش را فرا گرفته است. با توجه به تمام آثار وی برخی حدس میزنند که مذهب وی تشیع باشد و برخی دیگر نیز مذهب او را تصوف دانسته‌اند. رنگ و روی قلندری در آثار او پیداست و همچنین در بسیاری از آثارش، پند و اندرزهایی میدهد و به وضع موجود در جامعه اعتراض می‌کند. حدیقه الحقیقه سنایی، منظومه‌ای عرفانی است که ده هزار بیت در ده باب دارد. سنایی در اشعار این کتاب علاوه بر ستایش خدا و پیامبر و خاندان و اصحاب او، درباره عقل و علم و حکمت و عشق سخن گفته است. در میان تمام آثاری که از سنایی به جا مانده است، این کتاب مقبول‌تر است و ادبیان و عارفان علاوه و توجه ویژه‌ای به آن نشان داده‌اند. منیره فرضی شوب در کتاب از دریا به رود، کندوکاوی می‌کند در منابع اثرگذار بر سنایی که در سرودن منظومه ارزشمندش، حدیقه الحقیقه، تاثیر داشتند.

کتاب از دریا به رود

منیره فرضی شوب
منیره فرضی شوب استادیار دانشکده علوم انسانی گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی نویسنده ایرانی متولد سال 1357 می باشد.
دسته بندی های کتاب از دریا به رود
قسمت هایی از کتاب از دریا به رود (لذت متن)
یکی از مضامین دقیق و در خور توجهی که سنایی در بحث توحید بدان می پردازد سخن گفتن از معنای وحدانیت و یگانگی در حق پروردگار و تفاوت آن با تلقی عقل از این مفهوم است. یعنی تفاوت معنای »احد« با «یک» که در علم حساب مرسوم است. او حق را صمدی بی نیاز و احدی می داند که قابل شمار و حساب نیست و مفاهیم فراوانی و اندکی در او راه ندارد و مانند عدد «یک» به دنبال خود اعداد دیگر را به همراه نمی آرد. مفهوم یکی بودن او یگانگی مطلق و بدون «دو» است و اعتقاد بدان برابر با نفی همه ی هست ها و شمارهاست. بدین ترتیب او میان عدد «یک» در ریاضی که برای آن «دویی» قابل تصور است و «احد» که مفهومی ایدئولوژیک دارد و نمی توان برای آن «دویی» متصور شد، فرق می گذارد. احدست و شمار از او معزول صمدست و نیاز از او مخذول آن احد نی که عقل داند و فهم وآن صمد نی که حس شناسد و وهم نه فراوان نه اندکی باشد یکی اندر یکی یکی باشد در دوئی جز بدو سقط نبود هرگز اندر یکی غلط نبود تا ترا در درون شمار و شکیست چه یکی دان چه دو که هر دو یکیست