کتاب اکباتان

Ekbatan
کد کتاب : 83275
شابک : 978-6007966174
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 120
سال انتشار شمسی : 1397
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 5 اردیبهشت

معرفی کتاب اکباتان اثر محسن نیساری

این رمان که با درون مایه داستانی اجتماعی نوشته شده است روایتی است از زندگی چهار جوان با دیدگاه‌های فکری مختلف که حضور در محیط‌هایی مشترک از جمله دانشگاه و مجتمع مسکونی مشترک آنها را در دل ماجراهایی قرار می‌دهد که ناخودآگاه باید با هم در آن سیر کنند. نیساری در رمان خود تلاش بسیاری به خرج داده است تا زبانی متناسب با هر یک از شخصیت‌ها را برگزیند و شخصیت‌پردازی متناسب با آنها را برای هر یک به صورت اختصاصی در رمان شکل بدهد. از سوی دیگر جئی نگری او در فضاسازی داستانی در این رمان قابل توجه بوده از نقاط قوت آن به شمار می‌رود.

کتاب اکباتان

قسمت هایی از کتاب اکباتان (لذت متن)
دختر ۲۲-۳ ساله به نظر می رسید و کمی لاغر بود. دست هایش را لای موهای کوتاه و کاملا سیاهش که مذل کوپ درست شده بود کشید و کمی جابجا شد. با لاسی که شامل یک تاپ و شلوارک لی بود، گوشه پایین اتاق ۱۰ متری نشسته بود. اتاقی در یکی از آپارتمان های شهرک اکباتان تهران؛ جایی که فاصله کمی با آغاز ازدحام یک کلان شهر دارد. روبه روی بالکن نشسته بود. یک پار را از زانو خم کرده بود و پای دیگر را دراز؛ و در حالی که به پشتی تکیه داده بود، منظره روبرویش را تماشا می کرد و هر چند لحظه یک بار، پکی به سیگاری که لای انگشتانش بود می زد. منظره شامل چند مجتمع بتونی خاکستری در فاصله ۲۰۰ متری، آسمان و ساختمان های دور، نشسته بر کو پایه و در هاله ای از دود بود. انگار که چند نفر کنج هم سیگار بکشند و تو از بالا ببینی شان. کاملا غرق در افکارش بود...به حادثه دیروز فکر می کرد. به دعوای دیروز دانشگاه. به دعوایی که یک پایش خودش بود. به خیالش هم نمی رسید ملیکا. ملیکایی که ۴ ترم لژ نشین کلاس بود، ملی ای که صغیر و کبیر اسکل ها - لفظی که در فرهنگ لغتش معادل استاد بود- از توده ای و لائیک گرفته تا خر مقدس در معرض تیرباران تکه پرانی ها و گیردادن های گاه و بی گاهش بودند و سر کلاسی که او بود عزا داشتند، ملی که از هر چه ایسم بود می گریخت و...به خیالش هم نمی رسید ملی، که یک روز سر آدمی مثل مجتبی دعوایش شود...