کتاب «اسب شاخ طلایی» نوشته سیلوین لنهاس داستانی جذاب و خیالانگیز است که همزمان به دنیای کودکانه و در عین حال عمیقتر پرداخته و موضوعات مهمی چون دوستی، شجاعت و جستجو برای خودشناسی را به شکلی دلنشین به تصویر میکشد. این داستان حول پسری به نام نیکولو میچرخد که در دنیای واقعی خود در فقر و سختی زندگی میکند، اما در دنیای خیالی خود آرزو دارد نقاش شود. نیکولو در یک روز عادی و به طور اتفاقی با یک یونیکورن جادویی و شگفتانگیز مواجه میشود، موجودی که نماد امید و شجاعت است و به نوعی راهنمای نیکولو در سفری درونی میشود که او را از ترسهایش رها میسازد. اما این یونیکورن تنها موجود جادویی داستان نیست. در واقع، این کتاب در دنیای فانتزیای که در آن میگذرد، ترکیبی از جادو و واقعیت را به زیبایی بهم میزند. نیکولو به مراقبت از این موجود جادویی پرداخته و تصمیم میگیرد از آن در برابر تهدیدات مختلف محافظت کند، چرا که موجودی چون یونیکورن توجه بسیاری را جلب میکند، از جمله افرادی شرور و قدرتمند که در پی به دست آوردن آن هستند. در مسیر ماجراجوییهای نیکولو، او با دوستان جدیدی آشنا میشود و در مواجهه با چالشهای مختلف میآموزد که وفاداری، شجاعت و مسئولیتپذیری چه نقشی در زندگیاش دارند. این کتاب نه تنها یک داستان ماجراجویانه است، بلکه به پیوند انسان با طبیعت و دنیای خیالی نیز اشاره میکند و از نیکولو میآموزیم که چگونه میتوان از تخیل برای ساختن دنیای بهتر و غلبه بر ترسها استفاده کرد. «اسب شاخ طلایی» یک سفر جادویی است که به کودکان و بزرگترها یادآوری میکند که هر فرد میتواند با استفاده از قدرت درونی خود و شجاعت بر مشکلات و ترسهای زندگی غلبه کند. این کتاب نه تنها پر از جادو و تخیل است، بلکه یک پیام عمیق انسانی را به همراه دارد که اهمیت دوستی، مسئولیتپذیری و شجاعت در دنیای واقعی را نیز به مخاطب میآموزد.
درباره سیلوین لنهاس
سیلوین لنهاس تا زمانی که نویسنده کتاب کودک شود به عنوان دامپزشک کار کرد. اولین کتاب او I Guanti Bianchi (دستکش های سفید) بود. او در آمبویز فرانسه زندگی می کند.