کتاب کبوتران حرم

Kabootaran-e Haram
کد کتاب : 84896
شابک : 978-6007841303
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 189
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : ---
قسمت هایی از کتاب کبوتران حرم (لذت متن)
مهدی باکری در عملیات «رمضان» با سمت فرماندهی تیپ «عاشورا» به نبرد بی امان داخل خاک عراق پرداخت و این بار نیز مجروح شد. اما با هر نوبت مجروحیت، وی بدون احساس خستگی برای تجهیز، سازماندهی، هدایت نیروها و طراحی عملیات، شبانه روز تلاش می کرد. در عملیات «خیبر» زمانی که برادرش و معاونت لشکر عاشورا یعنی، حمید باکری، به درجهٔ رفیع شهادت نایل آمد، با وجود علاقه خاصی که به او داشت، بدون ابراز اندوه با خانواده اش تماس گرفت و چنین گفت: «شهادت حمید یکی از الطاف الهی است که شامل حال خانوادهٔ ما شده است.» سپس در نامه ای خطاب به خانواده اش نوشت: «من به وصیت و آرزوی حمید که باز کردن راه کربلاست، همچنان در جبهه ها می مانم و به خواست و راه شهید ادامه می دهم تا اسلام پیروز شود.» نقش مهدی باکری و لشکر عاشورا در حماسهٔ قهرمانانهٔ «خیبر» و تصرف جزایر مجنون و مقاومتی که آنان در دفاع پاتک های توانفرسای دشمن از خود نشان دادند بر کسی پوشیده نیست. در مرحلهٔ آماده سازی مقدمات عملیات بدر، اگرچه روزها به کندی می گذشت، اما مهدی با جدیت، همه نیروها را برای نبردی مردانه و عارفانه تهییج و ترغیب می کرد. او چونان مرشدی کامل و عارفی واصل، آنچه را که مجاهدان راه خدا و دلباختگان شهادت باید بدانند و در مرحلهٔ نبرد به کار بندند، با نیروهایش در میان گذاشت. چند روز قبل از عملیات بود. همه چیز برای شروع عملیات آماده بود. آقا مهدی مرخصی گرفت و در سفری کوتاه به مشهد مقدس مشرف شد...