کتاب شرم نوشتن

Sharme Neveshtan
کد کتاب : 90871
مترجم :
شابک : 978-6005906042
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

معرفی کتاب شرم نوشتن اثر روبرتو بولانیو

«شرم نوشتن» مجموعه شش داستان کوتاه از روبرتو بولانیو، نویسنده شیلیایی است. روبرتو بولانیو از پیشگامان موج نوی داستان‌نویسی آمریکای جنوبی بود. وی در سال ۱۹۵۳ در شیلی متولد شد و در سال ۲۰۰۳ در سن پنجاه سالگی از دنیا رفت. مشخصه اصلی‌ زندگی بولانیو آوارگی بود. پدرش راننده کامیون و مادرش معلم بود. در زمان کودکی، او و خانواده‌اش بین شهرهای مختلف شیلی سرگردان بودند و بالاخره در سال ۱۹۶۸ به مکزیکوسیتی مهاجرت کردند. در این زمان اشتهای او به ادبیات سر باز کرد. در اواخر دهه۶۰ تظاهرات خیابانی زیادی در مکزیکوسیتی رخ می‌داد و همین موجب استحاله سیاسی بولانیو شد. در همان زمان تروتسکیست شد و به السالوادور رفت و آنجا با شاعران چپگرایی دوستی به هم زد که دفتر شعر و اسلحه‌ همیشه همراهشان بود. او در ۱۹۷۳ به شیلی بازگشت و در یک گروه‌ چپ‌گرای مبارز به فعالیت سیاسی-ادبی خود ادامه داد. دو تا از مضامین کلیدی در آثار بولانیو حضور پررنگ دارند؛ یکی شخصیت‌های شاعر و نویسنده‌ای که تقریبا در همه آثارش یا شخصیت اصلی‌اند یا یکی از شخصیت‌های فرعی مهم، دوم گم شدن ناگهانی شخصیت‌ها. این نویسندگان و شاعران آس‌و پاس همگی در حال سفر و تغییر مکان‌اند و به محل اقامتشان هیچ نوع وابستگی‌ای ندارند. شخصیت‌های او مدام در حال پنهان شدن از زندگی دوستان خود هستند و بخش قابل توجهی از تنشی که در داستان‌ها اتفاق می‌افتد محصول همین گم و پیداشدن ناگهانی است. داستان‌های بولانیو به نوعی حکایت‌هایی از درون ادبیاتند؛ ماجراهایی حول زندگی نویسندگان و دربارهٔ چالش‌های آن‌ها با نوشتن. کسانی که زندگی‌شان را وقف نوشتن می‌کنند، در اغلب موارد شکست می‌خورند و در حد نویسندگان و شاعران گمنام و درجه دو می‌مانند.

کتاب شرم نوشتن

روبرتو بولانیو
روبرتو بولانیو، زاده ی 15 ژوئیه 1953 و درگذشته ی 28 آوریل 2003، نویسنده و شاعر شیلیایی و از پیشگامان موج نوی داستان نویسی آمریکای جنوبی است.او زندگی ای را از سر گذراند که مشخصه ی اصلی اش آوارگی بود. پدرش راننده کامیون و مادرش معلم بود. در زمان کودکی بولانیو، او و خانواده اش بین شهرهای مختلف شیلی سرگردان بودند و بالاخره در سال 1968 به مکزیکوسیتی مهاجرت کردند. در این زمان، اشتهای او به ادبیات سر باز کرد و چنان حریصانه می خواند که به بت تمام زندگی اش، خورخه لوئیس بورخس پهلو می زد.روبرتو هر چه به...
قسمت هایی از کتاب شرم نوشتن (لذت متن)
... باقی روز را روسلات حس می کرد که واقعا نویسنده ای آرژانتینی است چیزی که از چند روز پیش یا شاید از چند سال قبل شروع کرده بود به شک در آن... ... زمانی می رسد که هیچ پشتیبانی نداری، حتی از طرف دوست هایت، مرشدها که هیچ و هیچ کس هم نیست کمکت کند، نشر، جایزه ها و هدیه ها به دیگران اختصاص داده شده اند، آن هایی که مدام می گفتند:«بله قربان» ... اوایل نامه هاش مرا می ترساند. فکر می کردم همه چیز تمام شده. با این حال، بعد که دقیق تر بررسی شان کردم، به این نتیجه رسیدم که ایجاز نامه هاش حاصل میل او به پرهیز از اشتباهات دستوری بود... ... در نظر گاچو رد بیشتر مشکلات امروز آرژانتین را می شد در مساله نامادری پی گرفت. می گفت ما هیچ وقت مادر نداشته ایم یا نبوده یا اگر هم بوده ما را جلو در یتیم خانه رها کرده...