1. خانه
  2. /
  3. کتاب در فلسفه هگل چه چیز زنده و چه چیز مرده است

کتاب در فلسفه هگل چه چیز زنده و چه چیز مرده است

نویسنده: بندتو کروچه
4.5 از 1 رأی

کتاب در فلسفه هگل چه چیز زنده و چه چیز مرده است

What Is Living And What Is Dead Of The Philosophy Of Hegel
٪15
195000
165750
معرفی کتاب در فلسفه هگل چه چیز زنده و چه چیز مرده است
کتاب «در فلسفه هگل در چه چیز زنده و چه چیز مرده است» اثر بندتو کروچه، فیلسوف و زیبایی‌شناس برجسته ایتالیایی، نخستین‌بار در سال ۱۹۰۸ منتشر شد و از همان آغاز یکی از تأمل‌برانگیزترین مواجهه‌های قرن بیستم با نظام فکری هگل به شمار آمد. این کتاب نه صرفا تفسیری از آثار هگل، بلکه گفت‌وگویی انتقادی با میراث اوست. کروچه با نگاهی دوگانه به اثر می‌نگرد: از یک‌سو عمیقا شیفته‌ی بینش دیالکتیکی هگل است و از سوی دیگر، منتقد نظام متافیزیکی و غایت‌گرایانه‌ای که آن بینش در قالب آن تحقق یافته است. عنوان کتاب نیز به روشنی هدف آن را بیان می‌کند: تمایز میان آنچه در اندیشه‌ی هگل هنوز زنده و الهام‌بخش است، و آنچه با گذر زمان مرده و دیگر به کار نمی‌آید. کروچه در تحلیل خود از هگل، منطق دیالکتیک را مهم‌ترین میراث زنده‌ی او می‌داند؛ همان بینشی که واقعیت را نه ایستا، بلکه پویا و متضاد می‌بیند و می‌کوشد نشان دهد که حقیقت در وحدت اضداد آشکار می‌شود. به تعبیر او، فلسفه‌ی هگل برای نخستین‌بار اندیشه را درون حرکت واقعیت جای داد و فلسفه را از تأملی درباره‌ی امور بیرونی به خودآگاهی نسبت به خویش بدل کرد. در نظر کروچه، این بینش، یعنی فهم واقعیت به مثابه‌ی فرایندی زنده و خودمیانجی، همچنان یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای تاریخ فلسفه است. اما در سوی مقابل، کروچه بسیاری از جنبه‌های نظام هگل را «مرده» می‌داند: از جمله فلسفه‌ی تاریخ که در آن عقل جهانی به‌صورت غایت‌شناختی در مسیر پیشرفت انسان تفسیر می‌شود، و مفهوم دولت پروسی به‌عنوان تجسم روح عینی. به باور کروچه، این بخش‌ها در عصر مدرن دیگر اعتباری ندارند، زیرا تاریخ را به طرحی بسته و ازپیش‌تعیین‌شده تقلیل می‌دهند، حال آنکه تاریخ واقعی، گشوده، متکثر و فاقد غایت نهایی است. از نگاه او، انسانیت در تاریخ نه به سوی مقصدی نهایی، بلکه در فرآیندی مداوم از خودآفرینی و خودفهمی حرکت می‌کند. زبان و سبک نگارش کروچه در این اثر روشن، منطقی و گاه جدلی است. او با مهارت میان تحلیل مفهومی و داوری تاریخی تعادل برقرار می‌کند و فلسفه‌ی هگل را هم در بستر فکری زمانه‌اش و هم در نسبت با نیازهای تفکر مدرن می‌سنجد. روش او، برخلاف نظام‌سازی‌های متافیزیکی، بیشتر هرمنوتیکی و تاریخ‌گرایانه است؛ فلسفه برای او نه دستگاهی بسته، بلکه فعالیتی زنده درون تاریخ اندیشه است. اهمیت کتاب، افزون بر ارزیابی دقیقش از هگل، در طرح پرسشی بنیادی‌تر نهفته است: چگونه باید با فیلسوفان گذشته گفت‌وگو کرد؟ کروچه با تمایز میان «زنده» و «مرده»، الگویی ارائه می‌دهد برای مواجهه‌ی نقادانه با میراث فکری نه پرستش آن و نه طرد مطلقش، بلکه استخراج آن چیزی که هنوز در زندگی فکری ما معنا دارد. این الگو، بعدها بر فیلسوفانی چون جنتیله، کولینگ‌وود و حتی بر رویکردهای تاریخ‌گرای قرن بیستم تأثیر گذاشت.
در نهایت، کتاب «در فلسفه هگل در چه چیز زنده و چه چیز مرده است» اثری است که به خواننده می‌آموزد فلسفه، اگر بخواهد زنده بماند، باید همواره خود را نقد کند. کروچه با نگاهی همدلانه و در عین حال بی‌رحمانه به هگل، او را از قید نظام‌های متافیزیکی رها کرده و جوهر پویای تفکرش را برای دوران مدرن احیا می‌کند. این کتاب نه‌تنها تفسیری از هگل، بلکه درسی در باب خود فلسفه است: اینکه اندیشه، همان‌قدر که از گذشته تغذیه می‌کند، باید در هر لحظه از نو زاده شود.
درباره بندتو کروچه
درباره بندتو کروچه
کروچه در پسکاسرولی ناحیه آبروزو ایتالیا در خانواده ای ثروتمند متولد شد. پس از زمین لرزه سال ۱۸۸۳ که باعث مرگ والدینش شد، تا سال ۱۸۸۶ او با دایی اش سیلویو سپاونتا در رم زندگی کرده و در آنجا به دانشگاه رفت. پس از سال ۱۸۸۶ او بطور دائمی در ناپل مستقر شد.

کروچه در سال ۱۸۹۳ اولین مقاله فلسفی خودش را با نام «تاریخ در مفهوم کلی هنر» منتشر کرد. در سال ۱۸۹۸، هنگامی که وی بر روی کتابی در موردمارکس کار می کرد، با جووانی جنتیله آشنا شد که همکاری دوستانهٔ آنها تا ۲۵ سال به طول انجامید.

در سال ۱۹۰۰ وی مجلهٔ انتقاد را تأسیس کرد.

دسته بندی های کتاب در فلسفه هگل چه چیز زنده و چه چیز مرده است
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب در فلسفه هگل چه چیز زنده و چه چیز مرده است" ثبت می‌کند