کتاب راز موتورسیکلت من

My Year
  • 15 % تخفیف
    95,000 | 80,750 تومان
  • موجود
  • انتشارات: افق افق
    نویسنده:
کد کتاب : 9380
مترجم :
شابک : 9789643698157
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 112
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1993
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 101
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

سال من
My year
  • 5,500 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: مرکز مرکز
    نویسنده:
کد کتاب : 9522
مترجم :
شابک : 9789643057787
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 80
سال انتشار شمسی : 1389
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 4
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب راز موتورسیکلت من اثر رولد دال

زندگی رولد دال همیشه با تفریح و ماجراجویی همراه بوده است و این حال و هوا در خاطره های او نیز حس می شود.
همراه دال، راز و رمز طبیعت را مشاهده می کنیم و پی می بریم که چگونه می توان یک بلوط خوب برای برنده شدن در بلوط بازی درست کرد ... هم چنین او داستان هایی از دوران نوجوانی اش تعریف می کند: راز موتورسیکلت اش، حیله های جسورانه، و اولین سفر تک نفره اش به فرانسه و این که حین سفر پولش تمام می شود.
هنگامی که رولد دال ما را همراه خود به فراز و فرودهای فصل های سال می برد، منظره ها، رایحه ها و آواهای یک سال به روشنی در مقابل چشمان مان جان می گیرند.

کتاب راز موتورسیکلت من

رولد دال
رولد دال، زاده ی ۱۳ سپتامبر ۱۹۱۶ و درگذشته ی ۲۳ نوامبر ۱۹۹۰، داستان نویس و فیلم نامه نویس اهل ولز بریتانیا و از مشهورترین نویسنده های انگلیسی است که والدینش نروژی الاصل بودند و اوج شکوفایی او به عنوان نویسنده برای کودکان و بزرگسالان در دهه ی ۱۹۴۰ بود.مهم ترین آثار او چارلی و کارخانه شکلات سازی، جیمز و هلوی غول پیکر، ماتیلدا و داستان های چشم نداشتنی است. بیشتر آثار او به فیلم درآمده اند.او در ۱۹۱۶ در لانداف گلامورگان به دنیا آمد. در جنگ جهانی دوم به نیروی هوایی انگلستان در نایروبی پیوست. مدتی ...
قسمت هایی از کتاب راز موتورسیکلت من (لذت متن)
وقتی کوچک بودم، قایق حلبی کوچکی داشتم (در آن زمان قایق پلاستیکی نبود). آن قایق کوکی بود و وقتی به حمام می رفتم آن را توی وان می گذاشتم و با آن بازی می کردم. روزی بدنه ی قایق کوچکم سوراخ شد و قایق پر از آب و غرق شد. پس از آن، تا چند هفته بعد، هر وقت به حمام می رفتم با نگرانی توی وان دراز می کشیدم و فکر می کردم که نکند پوست بدن من هم مثل بدنه ی قایق سوراخ شود و بدنم پر از آب شود و غرق شوم. اما هرگز چنین اتفاقی نیافتاد و من از پوست ضدآب و نفوذناپذیری که بدنم را پوشانده بود، حسابی حیرت کردم. چه با قایقی کوچک بازی کنید، چه نکنید، در ماه سخت و دلگیر ژانویه، حمام داغ برای همه ی ما بهترین جاست. مدت ها از شور و شوق کریسمس می گذرد و به زودی مدرسه ها دوباره باز می شود و جز روزهای سرد آینده، واقعا چیزی نیست که چشم به راهش باشیم. اگر دست من بود، ماه ژانویه را به کلی از تقویم برمی داشتم و به جای آن یک ماه ژوئیه ی دیگر می گذاشتم ...