نویسندهی این کتاب کوشیده در پژوهش و نوشتن در حوزهی نژادپرستی، مجادلات حول این مبحث را از تعاریف شتابزده، تعمیمهای سست و تحلیلهای سرسری فراتر ببرد. او معتقد است، در بحثهای علمی و عمومی، مخصوصا باید از کوششهای سادهانگارانه برای تفکیک نژادپرست از غیرنژادپرست و نژادپرستی از غیرنژادپرستی پرهیز کرد. شاید اغراقآمیز به نظر آید اما از دیدگاه او یکی از موانع اصلی پیشرفت در شناخت نژادپرستی، تمایل همهی طرفهای درگیر به ارائهی تعاریف کوتاه و ظاهرا بیچونوچرا از نژادپرستی است تا بهسرعت و با قطعیتی تقریبا تام مشخص شود چهکسی واقعا نژادپرست است و چهکسی نیست.
در ادامهی کتاب، او دربارهی پارهای از تعاریف، ازجمله فرمولهایی چون «پیشداوری + قدرت = نژادپرستی» بحث خواهد کرد که در میان بسیاری از مخالفان نژادپرستی رایج و بسیار مبهم و ناکارآمد است. همچنین دراینباره بحث خواهد کرد که چرا انگارهی نژادپرستی نهادی سودمندی خویش را از دست داده است.
هرچند این کتاب فقط مقدمهای بسیار کوتاه است، اما در آن تلاش میشود فهمی دقیقتر از نژادپرستی به دست داده شود. همچنین این کتاب بهدلیل پرداختن به احساسات ضدیهودی و ضدایرلندی، در حکم عناصر مهم هر شرحی دربارهی نژادپرستی، با بیشتر مقدمههای دیگر دربارهی این موضوع تفاوت دارد و زیر بار این امر نمیرود که نژادپرستی صرفا خاص سفیدپوستان و فرهنگ آنهاست. و شناخت درخوری از این واقعیت به دست میدهد که نژادپرستی همیشه به تقسیمبندیهای گوناگون دیگری چون طبقه و جنسیت عمیقا وابسته بوده است.
البته نویسنده بسیاری از واقعیات دردناک و بیرحمانهای را که موضوع مزبور، ما را وادار میکند با آنها مواجه شویم دستکم نمیگیرد. میلیونها نفر در نتیجهی اعمال آشکارا نژادپرستانه کشته شدهاند. آزارها و بیعدالتیهایی که بهسبب آن روی میدهد همچنان ادامه دارد. هرچند، امروزه بیشتر مردم مایلاند نژادپرستی را انکار کنند.
کتاب مقدمه ای کوتاه بر نژادپرستی