شکل تفکر و احساسی که نسبت به خودتان دارید، به مقدار زیادی روی کیفیت و شکل زندگی شما تاثیر گذار است. باید به خاطر داشته باشید که هسته احساسی شخصیت شما از عزت نفستان ناشی میشود که به عنوان "چقدر خود را دوست دارید" تعریف میشود.
عزت نفس شما به مقدار زیادی به روش استفاده شما از زندگی و زمانتان و چگونگی رسیدن به نتایج وابسته است و بنابراین برای افزایش مقدار آن، باید موثرتر کار کنید و به اهداف و نتایج بیشتری برسید. ا اگر از زمان خود به خوبی استفاده نکنید و در نتیجه کارتان عملکرد پایینی داشته باشید و به نتایج مورد نظرتان نرسید ( یا نتایج کمی به کمی به دست بیاورید ) ، مقدار عزت نفس شما کاهش زیادی پیدا میکند.
وجه دیگر عزت نفس، "خود-موثربودن" است که به عنوان مقدار قابلیت، خلاقیت و توانایی در نظر گرفته میشود که احساس میکنید برای حل مشکلات و انجام کار دارید.
انسانهایی که زمان خود را به خوبی مدیریت میکنند، احساس مثبت بودن، اعتماد به نفس و بردوش داشتن مسئولیت زندگی را تجربه میکنند و بنابراین سطح عزت نفس آنها افزایش مییابد و در نتیجه "خود-موثربودن" آنها نیز بیشتر میشود.
مدیریت زمان برمبنای یک اصل ساده تعریف شده است که به آن "قانون کنترل" میگویند. این قانون میگوید هرچه بیشتر حس کنید که کنید که زندگی در کنترل شما است، به همان اندازه احساس بهتری درباره خود دارید. به همین صورت هرچقدر بیشتر احساس کنید که کنترل زندگی دست شما نیست، بیشتر درباره خود احساس منفی پیدا میکنید.
فلاسفه به تفاوت میان مکان درونی کنترل که در آن حس میکنید ارباب سرنوشت خود هستید و مکان کنترل بیرونی که در آن حس میکنید توسط شرایط بیرونی کنترل میشوید، علاقه زیادی دارند و درباره آن بحثها و کتابهای زیادی نوشته اند.
وقتی مکان کنترل از بیرون باشد، احساس میکنید توسط رئیستان یا قبض ها، فشار کار و مسئولیت ها کنترل می شوید و بنابراین حس می کنید که در مدت زمان خیلی کم باید کار زیادی را انجام دهید و مسئول زمان خود و زندگی خود نیستید. تقریبا هر کاری که انجام که انجام می دهید، واکنش هایی به رویدادهای بیرونی است. اما به صورت برعکس وقتی مکان کنترل از درون باشد، حس میکنید مسئول زمان و زندگی خود هستید و بنابراین کنترل زمان را به دست میگیرید و اعمال شما برمبنای اهداف تان انجام میشود.
تفاوت بزرگی بین عملی که برمبنای خودمختاری و داشتن هدف انجام میشود و واکنشی که پاسخ آنی به محرک بیرونی است، وجود دارد. این تفاوت در حقیقت همان تفاوت بین احساس مثبت و داشتن کنترل زندگی و احساس منفی و تحت فشار بودن است. برای این که بتوانید از زمان و فرصتهای خود به خوبی استفاده کنید و به بهترین عملکرد برسید، باید با قدرت احساس کنید که در زمینه های مهم زندگی و تجارت کنترل دست شما است.