شیرسنگی به پای شکسته اش نگاه می کند و از بلوط ها سه چیز مانده است سنجاب بی بلوط زاگرس بی بلوط و من که صدای گنجشک در می آورم برای خاکستر شاخه ها صدای رود برای خاک
این کتاب استادمونه که مجبورمون کرده بخریم ، به نظرم اگه واقعا خوب بود مجبورمون نمیکرد بخریمش