داستان تاریخی نوعی از نگارش است که مرز میان تاریخ و ادبیات به شمار می رود. در این گونه کتاب ها معمولا از هیچ منبعی یاد نشده و یا از منابع کمی یاد می شود. در رمان تاریخی، دروغ یا حقیقت داشتن مطلب مهم نیست بلکه نوع نوشتار اهمیت دارد و اثر از نظر ادبی مورد ارزیابی قرار می گیرد. عنصر کلیدی در داستان های تاریخی این است که روایت کلی در گذشته جریان دارد و به مسائلی چون اخلاقیات، وضعیت اجتماعی و جزئیات دیگر یک دوره ی زمانی خاص در گذشته می پردازد. این گونه از ادبیات دارای زیر-ژانرهایی چون تاریخ متناوب (یا تاریخ بدیل) و داستان فانتزی تاریخی است.
کتاب «گتسبی بزرگ» که اغلب با لقب «رمان آمریکایی بزرگ» از آن یاد می شود، بدون تردید یکی از برجستهترین آثار ادبی در قرن بیستم است.
در این مطلب، بخش هایی یکسان از ترجمه های پرتعداد کتاب «صد سال تنهایی» را با هم مرور می کنیم.
«جان اشتاینبک» به شکلی باورپذیر گویش های بومی را به کار می گیرد تا شیوهی صحبت کردن «جورج» و «لنی» و سایر شخصیت ها را به تصویر بکشد و از این طریق، اتمسفری وفادار به واقعیت را بیافریند.
«ثافون» در این رمان، به ستایش از قدرت دگرگونکنندهی ادبیات می پردازد و به شکل همزمان، داستانی حماسی دربارهی دسیسه، عشق و قتل را می آفریند.
داستان «خانم دلوی» بر جای جای داستان «ساعت ها» سایه افکنده—اما به شکلی باورپذیر، مبتکرانه و جذاب، چون یکی از تِم های اصلی رمان «ساعت ها»، سایه افکندنِ خاطرات و کتاب ها بر زندگیِ کنونی است.