«مادربزرگ وبستر»، رمانی به شدت کنایهآمیز و دلهرهآور از لیدی کارولاین بلکوود است که اولین بار در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. این کتاب که به شدت از تربیت اشرافی خود بلکوود الهام گرفته شده است، فضای گوتیک را با طنز اجتماعی گزنده در هم میآمیزد. این کتاب، دنیای خشک و بیروح اشرافیت انگلو-ایرلندی را از نگاه یک راوی جوان بررسی میکند، در حالی که او میراث عجیب مادربزرگ قدرتمندش را کشف میکند. داستان از زمانی آغاز میشود که راوی نوجوان برای بهبودی از بیماری به خانه مادربزرگش، مادربزرگ وبستر، که همنام اوست، فرستاده میشود. آنچه او با آن مواجه میشود، دنیایی سرد و بیروح است که با روالهای سختگیرانه، ارزشهای خشن و سرکوب عاطفی اداره میشود. خانه در هوو، با تاریکی دائمی و غذاهای بیروحش، به نمادی از طبقهای رو به زوال تبدیل میشود که وسواس رعایت ادب بر انسانیت دارد. همچنان که راوی عمیقتر در تاریخ خانوادهاش کاوش میکند، به ملاقات عمه لاوینیا که در آسایشگاه بستری است میرود و داستانهایی از پدربزرگ خودکشی کرده و مادر به طرز غمانگیزی ناکامش میشنود. از خلال این خاطرات تکهتکه شده خانوادگی، تصویری از زندگی اشرافی به عنوان زندگیای عمیقا خفقانآور پدیدار میشود، جایی که ابراز احساسات به عنوان ضعف تلقی میشود و بقا به جدایی و کنترل بستگی دارد. «مادربزرگ وبستر» تأملی است بر سرکوب عاطفی، انعطافناپذیری طبقاتی و پیامدهای آسیبهای ارثی. شخصیت اصلی - سختگیر، سرسخت و ظاهرا غیرانسانی - مظهر یک نظم اجتماعی در حال مرگ است که غرور را بر عشق ارجح میداند. با این حال، بلکوود در برابر کاریکاتور مقاومت میکند؛ او از طریق شوخطبعی خشک و نثر خویشتندارانه، بیان میکند که مکانیسمهای بقای اشرافیت قدیمی چقدر عمیقا نسلها را زخمی کردهاند. این رمان کوتاه همچنین به بررسی جنون میپردازد، به ویژه در تصویر عمه لاوینیا که برای فرار از سردی اجتنابناپذیر دودمانش به جنون پناه برده است. از این طریق، رمان، روکش نازک نزاکت را که اختلال عملکرد و ناامیدی را در جامعهی طبقهی بالا میپوشاند، زیر سوال میبرد. «مادربزرگ وبستر» که با لحنی خونسرد و دقیق نوشته شده است، ادبیات گوتیک را تداعی میکند، اما این کار را با خویشتنداری مدرنیستی انجام میدهد که وحشت آن را تشدید میکند. نثر پراکنده، منعکسکنندهی بیحاصلی عاطفی جهانی است که توصیف میکند. منتقدان این کتاب را به خاطر طنز تلخ، عمق روانشناختی و نقد بیچونوچرای ارزشهای اشرافی ستودند. این کتاب در سال ۱۹۷۷ در فهرست نهایی جایزه بوکر قرار گرفت و اکنون به عنوان یک اثر کلاسیک کماهمیت در ادبیات انگلیسی شناخته میشود. «مادربزرگ وبستر» کاوشی ویرانگر و طنزآمیز و تاریک از میراث خانوادگی و هزینهی عاطفی انعطافناپذیری اشرافی است. لیدی کارولاین بلکوود، تجربهی شخصی را به کالبدشکافی ادبی جهانی تبدیل میکند که با کنترل، سکوت و زوال تعریف میشود. این کتاب که هم تکاندهنده و هم دلهرهآور است، همچنان مطالعهای درخشان از چگونگی شکلگیری - و اغلب فلج شدن - حال توسط گذشته است.