1. خانه
  2. /
  3. بلاگ
  4. /
  5. کتاب «پرندگان خارزار»: داستان عشق ممنوعه

کتاب «پرندگان خارزار»: داستان عشق ممنوعه

The Thorn Birds

این رمان از «کالین مک‌کالو»، اغلب با لقب «بر باد رفته استرالیایی» مورد اشاره قرار می گیرد.

«کالین مک‌کالو»، پژوهشگر نوروفیزیولژی در دانشگاه «یِیل» بود که تصمیم گرفت در اوقات فراغت خود به نوشتن رمان بپردازد. این تصمیم، به خلق کتاب «پرندگان خارزار» انجامید: یک داستان عاشقانه‌ی استرالیایی که نام خود را به عنوان اثری پرفروش در سطح جهان مطرح کرد و منبع الهام ساخت یک سریال محبوب شد. 




رمان «پرندگان خارزار» که در سال 1977 به انتشار رسید، در چشم‌اندازی وسیع از زادگاه نویسنده روایت می شود و در رسانه های آمریکایی، اغلب با لقب «بر باد رفته استرالیایی» مورد توجه قرار می گیرد. داستان این کتاب که بخش عمده‌ی قرن بیستم را شامل می شود، به «مگی»—همسر زیبای مردی مزرعه‌دار—و رابطه ممنوعه او با «پدر رالف»—یک کشیش کاتولیک جذاب—می پردازد. 

رمان «پرندگان خارزار» هیچ وقت از چرخه‌ی چاپ خارج نشده، به فروش بیش از سی میلیون نسخه‌ای در سطح جهان دست یافته، و به بیش از بیست زبان ترجمه شده است. نسخه‌ای از کتاب به مدت بیش از یک سال در فهرست «پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز» قرار داشت و حق مالکیت نسخه‌ای دیگر از آن، در یک مزایده رکورد شکست و به مبلغ 1.9 میلیون دلار فروخته شد.


باران به آرامی می بارید، بدون اینکه آسیبی به لطافت روییدنی ها برساند. از برف زمستانی خبری نبود. خورشید نیز فقط به اندازه‌ای توان داشت که می توانست برویاند و برای گرما رساندن کافی نبود. بلایی که می بایست از آسمان بر زمینِ «نیوزلند» نازل شود، در دل زمین می جوشید. همواره حالتی از انتظار اضطراب‌آور احساس می شد؛ لرزش، دلشوره‌ای ناملموس که از کف پاها شروع می شد و به سراسر وجود انسان سرایت می کرد، چرا که نیرویی دهشتناک در زیر زمین خفته بود. نیرویی چنان عظیم که سی سال پیش یک کوه کامل را ویران کرده بود. فورانی از بخار، سوت‌کشان از حفره های تپه های آرام برمی خاست.—از کتاب «پرندگان خارزار» اثر «کالین مک‌کالو»




داستان این رمان در سال 1983 برای ساخت یک سریال ده ساعته مورد اقتباس قرار گرفت و درنهایت به یکی از پرمخاطب‌ترین سریال های کوتاه در تاریخ تبدیل شد. کتاب «پرندگان خارزار» اما فقط دومین تجربه‌ی «کالین مک‌کالو» در رمان‌نویسی بود—او پس از رها کردن مسیر حرفه‌ای خود در حوزه‌ی پژوهش های علمی، بیش از بیست رمان دیگر خلق کرد اما هیچ کدام به موفقیت «پرندگان خارزار» نرسید. آخرین رمان «مک‌کالو»، کتاب «تلخ و شیرین» که به زندگی و روابط عاشقانه‌ی چهار خواهر در دوران رکود در استرالیا می پردازد، در سال 2013 به چاپ رسید.

داستان های «مک‌کالو» به خاطر پیرنگ های جذاب، کاراکترهای باورپذیر، و زندگی بخشیدن به محیط و زمانه‌ای مشخص، با استقبال گسترده‌ی مخاطبین همراه می شد، اما منتقدین، نظرات متفاوتی درباره‌ی آثار او داشتند؛ برخی منتقدین از «دیالوگ های غیرواقع‌گرایانه» در آثارش انتقاد می کردند و برخی دیگر نیز از استفاده‌ی بیش از اندازه‌ی او از علامت تعجب! 

با این حال به نظر می رسید نقدهای منفی، تأثیر چندانی بر «مک‌کالو» ندارد—نویسنده‌ای که در سال 2007 در مصاحبه‌ای با تلویزیون استرالیا در مورد منتقدینش گفت: «فکر می کنم تمام این افراد در اعماق قلبشان می دانند که من استواری، اعتماد به نفس، و هوش بیشتری از آن ها دارم.» 

به گفته‌ی خود «مک‌کالو»، او در یک روز عادی ممکن بود پانزده هزار کلمه بنویسد؛ این تعداد در روز ممکن بود به سی هزار نیز برسد. سبک منحصربه‌فرد «مک‌کالو» به این خاطر جالب‌توجه‌تر می شود که او تا سال ها پس از ظهور کامپیوترها، همچنان از یک ماشین تحریر برقی استفاده می کرد.

«مک‌کالو» به خاطر خدمات ارزشمند خود به زادگاهش، «نشان افتخار استرالیا» را در سال 2006 دریافت کرد. دولت استرالیا همچنین در سال 1997، نام او را در فهرست «صد گنجینه ملی در قید حیات» قرار داده بود. اما همان‌طور که خود «مک‌کالو» در مصاحبه هایش و به شکل ویژه در کتابی به نام «زندگی بدون لحظات کسالت‌آورش» در سال 2011 آشکار کرده بود، چیزی که به نظر دیگران، احساسی قدرتمند از اعتماد به نفس جلوه می کرد، در حقیقت نتیجه‌ی تجربه‌ی رنج هایی بزرگ بود.


هیچ‌یک از بچه ها، به جز «فرانک»، درک نمی کردند که «فیونا» همیشه خسته بود. کارهای زیادی داشت که باید انجام می داد، به سختی پولی در دسترس بود تا شخص دیگری کارها را انجام دهد، «مگی» نیز خردسال بود و نمی توانست کمکی به مادرش بکند. ولی از چندی پیش، دخترک کارهای ساده‌ای را انجام می داد و طبیعی بود که در چهار سالگی هرگز نمی توانست بار مادرش را سبک سازد. او شش فرزند داشت که فقط کوچکترین آن ها، دختر بود. همه‌ی آشنایانش برای او دلسوزی می کردند و در عین حال به او حسادت می کردند، ولی این موضوع باری را از دوش او برنمی داشت. سبد خالی او پر از جوراب های پاره بود و سوزن های دوزندگی‌اش هنوز در جورابی مانده بود. «جک» بزرگ شده و بلوزهایش برایش تنگ شده بود، ولی «هاگن» هنوز آن‌قدر بزرگ نشده بود که بتواند این بلوزها را بپوشد.—از کتاب «پرندگان خارزار» اثر «کالین مک‌کالو»




«کالین مارگارتا مک‌کالو» در سال 1937 و در ایالت «نیوساوث ولز» در استرالیا به دنیا آمد. او از خانواده‌ای مهربان و صمیمی بی‌بهره بود: پدرش، کارگری دوره‌گرد و تندخو بود و مادرش نیز، زنی نه‌چندان احساساتی. پدر و مادر مدام با هم دعوا می کردند. «مک‌کالو» پس از مرگ پدرش در دهه 1970 گفت که مشخص شده بود پدرش به شکل همزمان، «حداقل دو همسر دیگر» نیز داشته است. «کالین» و برادر کوچکش، «کارل»، که هر دو بچه هایی باهوش، حساس و کتابخوان بودند، وادار شدند که دوران کودکی خود را در چنین شرایط سختی بگذرانند. 

«کارل» در سال 1965 و در بیست و پنج سالگی در آب های اطراف جزیره «کرِت» جانش را از دست داد و مرگش، یک حادثه اعلام شد. اما نامه‌ای از طرف او خطاب به خواهرش—که بعد از وقوع حادثه به دست «مک‌کالو» رسید—باعث شد «کالین» به این موضوع مشکوک شود که شاید مرگ برادرش، خودکشی بوده است. «کالین مک‌کالو» حتی بعد از گذشت حدود نیم قرن از آن اتفاق، همچنان به سختی و با اندوهی عمیق در مورد این فقدان صحبت می کرد.

در اواخر دهه 1960، «مک‌کالو» پس از کار کردن در بیمارستانی در لندن، به عنوان دستیار پژوهش های نوروفیزیولوژی در دانشکده پزشکیِ «یِیل» مشغول به کار شد. او که متوجه شده بود حقوقش کمتر از همکاران مذکرش بود، تلاش کرد تا منبع درآمد دیگری را برای خود به وجود آورد. «مک‌کالو» در مصاحبه‌ای با ژورنال California Literary Review در سال 2007 بیان کرد: «من عاشق نوروفیزیولوژی هستم، اما نمی خواستم به زنی هفتاد ساله و مجرد در آپارتمانی با آب سرد و با یک چراغ شصت واتی تبدیل شوم، می توانستم ببینم که آینده‌ام همین‌گونه خواهد بود.»

او که از دوران کودکی به نویسندگی علاقه داشت، به سراغ ماشین تحریر خود رفت. نخستین رمان «مک‌کالو»، کتاب «تیم» که به رابطه‌ی عاشقانه‌ی زنی میانسال و شاغل با مردی جوانتر و دچار به معلولیت ذهنی می پردازد، در سال 1974 با بازخوردهای مثبت اما فروش اندک به چاپ رسید. 

در سال 1970، همکار «مک‌کالو» در «یِیل»، «اریک سگال»، با رمان خود به نام «داستان عاشقانه» به موفقیتی خیره‌کننده دست یافته بود. «مک‌کالو» با الهام گرفتن از این موفقیت، با تعدادی از دانشجویان «یِیل» گفت‌وگو کرد تا دریابد که آن ها چه چیزی را در مورد این رمان دوست داشتند. پاسخ های آن ها—رابطه عاشقانه، کاراکترها، و پیرنگ—با پیشینه‌ی خود «مک کالو» ترکیب شد و داستان «پرندگان خارزار» را به وجود آورد.


لحظه‌ای در ایوان توقف کرد تا «جک» را به یک اردنگی و «باب» را به یک توسری مفتخر کند: «کثافت های بیکار! لااقل بروید و در شکستن هیزم به «فرانک» کمک کنید. پیش از این که مادر میز شام را بچیند، باید این کار را انجام دهید وگرنه پوستتان را می کَنم!» با تکان دادن سر به زنش که در کنار اجاق گاز مشغول کار بود، سلام کرد؛ ولی او را نبوسید و در آغوش نگرفت، چرا که عقیده داشت نشان دادن محبت میان زن و شوهر فقط باید در تنهایی باشد. چکمه هایش را درآورد و «مگی»، دمپایی هایش را جلوی پایش گذاشت. پدر که هر بار با دیدن دخترش، احساسی از شگفتی را تجربه می کرد، مثل همیشه به او لبخند زد.—از کتاب «پرندگان خارزار» اثر «کالین مک‌کالو»




«مک‌کالو» قبل از انتشار کتاب تصمیم گرفت به لندن برود و در رشته‌ی پرستاری تحصیل کند. او اما بعد از انتشار رمان متوجه شد که این کار برایش امکان‌پذیر نیست. «مک‌کالو» در مصاحبه با «نیویورک تایمز» در سال 1977 بیان می کند: «به نظرم بیمار از این ایده استقبال نخواهد کرد که یک پرستار میلیونر، لگنِ زیرش را جابه‌جا کند.»

«کالین مک‌کالو» که در سال 2015 درگذشت، در طول سال ها با این پرسش مواجه می شد که نظرش در مورد سریال اقتباسی از رمان «پرندگان خارزار» چیست—سریالی که بیش از صد میلیون مخاطب را به خود جذب کرده بود. پاسخ او به این پرسش، نشانگرِ صراحت و گزندگیِ همیشگیِ صحبت های او بود. «مک‌کالو» در سال 2000 به مجله People گفت: «اصلا از سریال خوشم نیامد. کاملا بی‌معنی بود.»





مقالات مرتبط با "کتاب «پرندگان خارزار»: داستان عشق ممنوعه"
نگاهی به کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»
نگاهی به کتاب «درخشش» اثر «استیون کینگ»

کتاب «درخشش» مانند بسیاری از رمان های «استیون کینگ»، سرشار از عناصر ماورایی است.

کتاب «جهان‌های موازی»: ماجراجویی در شگفتی‌های علم
کتاب «جهان‌های موازی»: ماجراجویی در شگفتی‌های علم

«میچیو کاکو» تلاش می کند یافته های فیزیکدانان امروزی را به گونه‌ای شرح دهد که همه‌ی مخاطبین بتوانند ارزش و معنای این یافته ها را درک کنند.

بررسی کتاب «ماشین زمان» اثر «اچ. جی. ولز»
بررسی کتاب «ماشین زمان» اثر «اچ. جی. ولز»

این رمان یکی از آثار شکل‌دهنده به ژانر «علمی تخیلی» در نظر گرفته می شود.

افسردگی در رمان‌ها
افسردگی در رمان‌ها

در این مطلب، به برخی از رمان هایی می پردازیم که به شکلی تأثیرگذار و واقع‌گرایانه، تجربه‌ی انسان در مواجهه با افسردگی را به تصویر کشیده‌اند.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب «پرندگان خارزار»: داستان عشق ممنوعه" ثبت می‌کند