... پس چرا هیچ کسی حاضر نیست همه اجزای گل شادی را که به چنگ شب دیجور دروغ خسته و پژمرده ست دور یک باغ حقیقت به سحرگاه بکارد با شوق شاید از رستن یک شاخه حقیقت در دشت باغی از راستی و مهر بروید از نو ناامید از در این باغچه بیرون برود روباهی...