کتاب سوسن دشت و پرنده آسمان

The lily of the field and the bird of the air
کد کتاب : 67538
مترجم :
شابک : 978-6006774374
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 109
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 1849
نوع جلد : شومیز
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب سوسن دشت و پرنده آسمان اثر سورن کی یرکگور

در موعظه روی کوه، عیسی به پیروانش می‌گوید که با در نظر گرفتن نیلوفرهای صحرا و پرندگان آسمان، نگرانی‌های زمینی را کنار بگذارند. شاهکار کوتاه سورن کیرکگور در این قطعه معروف انجیلی درس های حیاتی خود را برای خوانندگان در دنیایی که به سرعت در حال مدرن شدن و سکولاریزاسیون است، بیرون می کشد. «سوسن دشت و پرنده آسمان» (1849) یکی از مهم ترین کتاب های کی یرکگور است که بسیار زیبا، درخشان و با نثری شفاف و خیره کننده نوشته شده است. این اثر عمیق و در عین حال قابل دسترس به عنوان یک مدخل ایده آل برای یک متفکر مدرن ضروری است.

سوسن دشت و پرنده آسمان جنبه ای کمتر آشنا اما عمیقا جذاب از پدر اگزیستانسیالیسم را آشکار می کند - که از پیچیدگی و ظرافت های او پاک نشده و در عین حال بسیار قابل دسترسی است. همانطور که کی یرکگور بعدا درباره این کتاب نوشت: "بدون دعوا با کسی و بدون اینکه در مورد خودم صحبت کنم، بسیاری از چیزهایی را که باید گفته شود، اما متحرک، ملایم و نشاط آور گفتم."

این نسخه استادانه یکی از جذاب ترین و الهام بخش ترین آثار کی یرکگارد را به نسل جدیدی از خوانندگان معرفی می کند.

کتاب سوسن دشت و پرنده آسمان

سورن کی یرکگور
سورن کی یرکگور، زاده ی 5 می 1813 و درگذشته ی 11 نوامبر 1855، فیلسوف برجسته ی دانمارکی بود.کی یرکگور در کپنهاگ متولد شد. پدر او بازرگانی ثروتمند و باایمانی بود که افکار و اعمالش، تأثیر زیادی بر سورن داشت. کی یرکگور، الهیات و فلسفه را در دانشگاه کپنهاک آموخت و تا مدتی پیرو فلسفه ی هگل بود تا این که فلسفه ی هگل را جزیره ای امن برای انسان و جایگاه او ندانست. او به شدت معتقد بود که هگل کاخ محکمی را بنا کرده که خودش در آن جایی ندارد و علیه آن عکس العمل نشان داد. کی یرکگور زمانی که در دانشگاه بود، ا...
دسته بندی های کتاب سوسن دشت و پرنده آسمان
قسمت هایی از کتاب سوسن دشت و پرنده آسمان (لذت متن)
همه ی زمین در تن پوش مبدل و مندرس و رنگ باخته تظاهر به غریبگی و غریبه بودن می کنند و در پس این خیمه شب بازی در پی سرور تو هستند؛ اما فردا که بهار مستانه سورنا می نوازد، سهره ها در ارتشی ناشمردنی آسمان را تسخیر و فتح می کنند، فقط برای اینکه سلوت را به تو پیشکش کنند؛ و سبزینه ها خاک می ترکانند و ساقه می جنبانند، که جنگلی همچون بزک مهرویان پدیدار گردد، بزم و هلهله ی ناتمام درختزاران و این شعف و بی مانندی صورت می پذیرد تا تو شادمانی و طرب را برای همیشه در سینه ی خود پنهان داری.