رمان «کافه ادویه کدو حلوایی» نخستین جلد از مجموعهی «دریم هاربر» نوشتهی لوری گیلمور (نام مستعار ملیسا مکترنان) است که در آگوست ۲۰۲۳ منتشر شد. این رمان و در ژانر عاشقانهی دنج شهری کوچک نوشته شده، با تمرکز بر حالوهوای پاییزی، لحن گرم و داستانی که بیشتر بر احساس تکیه دارد تا پیچیدگی. داستان با تصمیم جسورانهی جینی الیس آغاز میشود، زنی که زندگی کسالتبار کاری خود را کنار میگذارد و به شهری ساحلی و خیالی در نیوانگلند بهنام دریم هاربر نقل مکان میکند؛ شهری که در نگاه اول چیزی میان یک کارتپستال پاییزی و یک رویای آشنای تکرارشده است. عمهاش برای او یک کافهی قدیمی به ارث گذاشته - کافهای که بوی ادویهی کدو حلوایی، چوبهای کهنه و خاطرههای دور را میدهد. جینی با امید به شروعی تازه وارد این جهان مهآلود، دنج و کمی عجیب میشود، در حالیکه هنوز نمیداند این آغاز، فقط بازگشایی یک مغازه نیست، بلکه دریست به جهانی دیگر. در میان مشتریان کافه و همسایههای شهر، زودتر از همه توجهش به لوگان اندرز جلب میشود؛ کشاورزی ساکت و عبوس، اما با جذابیتی خاکی و درونی. رابطهی این دو از همان آغاز پر از سوءتفاهمها، تکهپرانیهای تلخوشیرین و فاصلهگذاریهای احساسیست، اما نویسنده با صبر و لطافت، این کشمکش را به نوعی گرما و کشش تدریجی بدل میکند. با هر جشنوارهی محلی، با هر فنجان نوشیدنی بخاردار و با هر اشارهی گذرا، این دو شخصیت از پس تضادهای خود عبور میکنند و به هم نزدیکتر میشوند - بی آنکه روایت به صحنههای صریح و آشکار وابسته باشد. لحن روایت، توصیفی و آرام است؛ پر از جزئیات فصلی، بافت لباسها، رنگ برگها، صدای زنگ در کافه و حس خاصی که فقط در شهرهای کوچک شکل میگیرد. فضای داستان، بهجای حرکت پرتنش، بیشتر به آغوشی گرم میماند که خواننده را آهسته در بر میگیرد. ماجراهایی کوچک - مانند خرابکاریهای مشکوک در کافه، صداهای ناآشنا از طبقهی بالا و رقابتهای محلی - به جای آنکه هیجانانگیز یا تهدیدکننده باشند، بیشتر به بافت دکوراتیو روایت تبدیل میشوند؛ چون اصل ماجرا، پیوند انسانی و فضای دنج است، نه تعلیقهای سنگین. نویسنده با انتخاب هوشمندانهی نام مستعار «لوری گیلمور» بهوضوح بهدنبال جلب مخاطبانیست که نوستالژی سریال «دختران گیلمور» و فرهنگ پاییزی شهری کوچک را دوست دارند. او دقیقا میداند چه چیزی را در کانون توجه قرار دهد: ترکیب بوی قهوه، رنگ نارنجی کدو، روابط دوستانهی گرم، و پیچشهای اندکی در دل داستانی ساده. کافه ادویه کدو حلوایی نهفقط رمانیست برای خواندن، بلکه تجربهایست برای لمس کردن و نفس کشیدن؛ چیزی میان کتاب و فضای دیجیتال که بهراحتی میتوان از آن نقلقول گرفت، تصویری ساخت و در فضای مجازی پست کرد. منتقدان، در کنار ستایش حالوهوای داستان، به ضعفهایی هم اشاره کردهاند: از شتاب در شکلگیری رابطهی عاشقانه گرفته تا شخصیتپردازی سطحی و گرههایی که بیش از حد ساده حل میشوند. اما برای خوانندهای که بهدنبال کتابیست برای پناه بردن، نه بهچالش کشیده شدن، این انتقادها اهمیتی ندارد. داستان طوری طراحی شده که حتی اگر بهیادماندنی نباشد، در لحظه تسکینبخش است - مثل بخار بالای یک لیوان چای دارچینی در غروب یک روز سرد. این کتاب نه برای آنهاییست که بهدنبال پیچیدگیهای ادبیاند، نه برای تحلیلگران روایت، بلکه برای کسانیست که میخواهند یک یا دو شب را با چیزی گرم، آرام و دلچسب بگذرانند. اگر دلت برای قصهای ساده، شهوانی ملایم، گفتوگوهای آشنا و فضاهایی شبیه خوابهای نیمهبیداری تنگ شده، این رمان را در لیست پاییزیات بگذار. کتابیست که در آغوشش نه تحلیل میکنی، نه میگریی - فقط لحظهای نفس میکشی و آرام میگیری.
درباره لوری گیلمور
لوری گیلمور نویسنده امریکایی داستانهای عاشقانه میباشد.