کتاب دیوان حافظ، فالنامه حافظ

Divan Hafez
کد کتاب : 15632
شابک : 978-2000595342
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 576
سال انتشار شمسی : 1401
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 12
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

معرفی کتاب دیوان حافظ، فالنامه حافظ اثر حافظ

لسان الغیب
برخی حافظ را «لسان الغیب» می گویند یعنی کسی که از غیب سخن می گوید و بر اساس بیتی از شعر حافظ او معتقد است که هیچ کس زبان غیب نیست:

یکی از صنایع شعری ایهام است بدین معنی که از یک کلمه معانی متفاوتی برداشت می شود. ایهام در اشعار حافظ به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته. همچنین از مهم ترین خصوصیات شعر حافظ گستردگی مطالب ذکر شده در یک غزل اوست؛ به گونه ای که در یک غزل از موضوع های فراوانی حرف می زند. از طرفی هر بیت شعر حافظ نیز به طور مستقل قابل تفسیر است. این ویژگی های شعر حافظ باعث شده که هر کس با هر نیتی که دیوان حافظ را بگشاید و غزلی از آن را بخواند در مورد نیت خود کلمه یا جمله ای در آن می یابد و فرد فکر می کند که حافظ نیت او را خوانده و به وی جواب داده است. غافل از اینکه این ویژگی شعر حافظ است و در بقیه غزلیات او نیز کلمات یا جملاتی همخوان با نیت صاحب فال وجود دارد.

فال در لغت به معنای طالع، بخت و نیز پیشگویی و عاقبت بینی است. کلمه ای عربی است و در فارسی یعنی شگون، هم در معنای خوب و هم در معنای بد. فال گرفتن یعنی اطلاعات از ناشناخته ها؛ و در عربی به فال خوب زدن، تفأل و به فال بد زدن طیره می گویند. در فارسی، فال خوب زدن را مروا و فال بد زدن را مرغوا گویند که از دو کلمه مرغ و آوا تشکیل شده است. ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال می زده اند؛ مثلا با دیدن عقاب به عقوبت و هدهد به هدایت پی می برده اند.

ایرانیان طبق رسوم قدیمی خود در روزهای عید ملی یا مذهبی نظیر نوروز بر سر سفره هفت سین، و یا شب یلدا، با کتاب حافظ فال می گیرند. برای این کار، یک نفر از بزرگان خانواده یا کسی که بتواند شعر را به خوبی بخواند یا کسی که دیگران معتقدند به اصطلاح خوب فال می گیرد ابتدا نیت می کند، یعنی در دل آرزویی می کند. سپس به طور تصادفی صفحه ای را از کتاب حافظ می گشاید و با صدای بلند شروع به خواندن می کند. کسانی که ایمان مذهبی داشته باشند هنگام فال گرفتن فاتحهای می خوانند و سپس کتاب حافظ را می بوسند، آنگاه با ذکر اورادی آن را می گشایند و فال خود را می خوانند.

کتاب دیوان حافظ، فالنامه حافظ

حافظ
خواجه شمس‌ُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی (زادهٔ ۷۲۷ هجری قمری – درگذشتهٔ ۷۹۲ هجری قمری در شیراز)، نامدار به لِسان‌ُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء، شاعر سدهٔ هشتم هجری ایران است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم‌ترین اثرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در سده‌های هجدهم و...
دسته بندی های کتاب دیوان حافظ، فالنامه حافظ
قسمت هایی از کتاب دیوان حافظ، فالنامه حافظ (لذت متن)
شعر زیر از غزلیات حضرت حافظ میباشد:وزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست، می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست، نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت، وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست، چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد، این چه عیب است بدین بی خردی وین چه خطاست، باده نوشی که در او روی و ریایی نبود، بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست، ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق، آن که او عالم سر است بدین حال گواست، فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم، وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست، چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم، باده از خون رزان است نه از خون شماست، این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود، ور بود نیز چه شد مردم بی عیب کجاست،

ساقیا آمدن عید مبارک بادت، وان مواعید که کردی مرواد از یادت، در شگفتم که در این مدت ایام فراق، برگرفتی ز حریفان دل و دل می دادت، برسان بندگی دختر رز گو به درآی، که دم و همت ما کرد ز بند آزادت، شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست، جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت، شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت، بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت، چشم بد دور کز آن تفرقه ات بازآورد، طالع نامور و دولت مادرزادت، حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح، ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت،