کتاب «علم، واقعیت و عقلانیت» نوشتهی دکتر علیرضا منصوری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، اثری در حوزهی فلسفهی علم است که به بررسی نسبت میان سه مفهوم بنیادین یعنی «علم»، «واقعیت» و «عقلانیت» میپردازد. نویسنده با تکیه بر سنت فلسفهی تحلیلی و بهرهگیری از مباحث معرفتشناسی و فلسفهی علم، کوشیده است تا علم را نه صرفا مجموعهای از دادهها و نظریهها، بلکه همچنین روشی عقلانی برای نزدیک شدن به واقعیت میباشد. او در این مسیر، به دیدگاههای رئالیستها و ضدرئالیستها پرداخته و نشان میدهد که چگونه هر یک از این رویکردها در تبیین رابطهی علم و واقعیت با دشواریهای خاصی رو به رو هستند. این کتاب در واقع به پرسش بنیادین میپردازد که آیا علم میتواند تصویری صادق و معتبر از جهان ارائه دهد یا آنکه صرفا ابزاری برای پیشبینی و کنترل پدیدههاست. در همین راستا، یکی از محورهای اصلی کتاب، بررسی مفهوم «صدق» در نظریههای علمی است. نویسنده با بهرهگیری از نظریهی صدق تارسکی و همچنین آموزههای عقلانیت نقاد کارل پوپر، نشان میدهد که چگونه میتوان از صدق نظریههای علمی سخن گفت بیآنکه گرفتار نسبیگرایی یا شکاکیت شد. او تأکید میکند که عقلانیت علمی، نه بر پایهی توجیه قطعی، بلکه بر اساس نقدپذیری و آزمونپذیری نظریهها استوار است. در این چارچوب، علم فرآیندی پویا و خطاپذیر معرفی میشود که همواره در حال نزدیک شدن به واقعیت است، هرچند هیچگاه نمیتواند ادعای دستیابی کامل به آن را داشته باشد. این نگاه، علم را نه یک نظام بسته و مطلق، بلکه جریانی باز و انتقادی معرفی میکند که در تعامل با عقلانیت انسانی معنا مییابد. همچنین پذیرش عقلانیت نقاد و رئالیسم انتقادی، نه تنها به فهم بهتر علم کمک میکند، بلکه در حوزههای دیگر اندیشه نیز راهگشا است. رویکرد میتواند در برابر نسبیگرایی افراطی و پستمدرنیسم، از جایگاه علم دفاع کند و در عین حال، از جزمگرایی و مطلقانگاری نیز پرهیز نماید.
درباره علیرضا منصوری
دکتر عليرضا منصوري متولد سال 1353 می باشد. وی دارای دکترای فلسفۀ علم و فنآوری از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.