بهار کرباسی

بهار کرباسی

در هشتم فروردین سال 55 در شهر سنندج به دنیا آمدم. تمام دوران کودکیم و بعد از آن در یک خانه باغ بسیار بزرگ در منطقه خوش آب و هوایی از شهر که متعلق به پدربزرگم بود و خود آنها نیز در یکی از ساختمان‌های همان باغ سکونت داشتند سپری شد. از آنجا که فرزند بزرگ پدر و مادرم و اولین نوه خانواده بودم همیشه توجه و حساسیت زیادی از هر جانب روی من بود تا اینکه چهار سال بعد تنها برادرم به دنیا آمد و خانواده سه نفره‌مان با حضور اوکامل شد و برادرم شریک بازیهای کودکانه‌ام شد. بهترین خاطرات کودکیم به دورانی برمی‌گردد که دست در دست پدربزرگم و یا در آغوش او برای سرکشی به باغ و یا رسیدگی به امور باغبانی رفتیم و یا با هیاهوی زیاد همراه برادرم و اغلب اوقات بچه‌های فامیل در باغ بازی می‌کردیم و هرازگاهی برای رفع خستگی میوه‌ای از درخت می‌چیدیم و همان‌جا می‌خوردیم. از آنجا که از همان کودکی ذهن خلاق و خیال‌پردازی داشتم همیشه رهبری و مدیریت گروه‌های بازی را بر عهده داشتم و خط و مشی و داستان بازی را من هدایت می‌کردم.

کتاب های بهار کرباسی

سهمی از دلتنگی


قرار جان و دل


تلخ تر از جدایی


تو بودی و من


سکوتی که شنیده شد ...


روژان