"خرگوشک" بیشتر اوقات نقاشی میکشید. او به دوستانش هم نقاشی کردن را یاد میداد. تا اینکه یک روز دوستی جدید پیدا کرد. یک گل سرخ. او هر روز به دوست جدیدش سر میزد و دوستان قدیمیاش دیگر او را نمیدیدند. تا اینکه یک روز باد تندی دوست جدید را با خود برد و خرگوشک افسرده و ناراحت به خانه برگشت. اما دوستان قدیمی تنهایش نگذاشتند و برای او هدیههای زیبا بردند.
کتاب یک دوست تازه