پایان مرا در دل این خانه ببین در سردی این شعله ی دیوانه ببین پژمرده در آوار دلم میل وجود من دست کشیدم ز همه بود و نبود عمریست به اعماق سرازیر شدم بازیچه ی این عالم تزویر شدم یک عمر به هر حادثه لبخند زدم خود را به خیالات تو پیوند زدم امشب سر تسلیم فرود آوردم از دل غم و خاکستر و دود آوردم مردم بنویسید نخوانید مرا باز از خودتان دور بدانید مرا