1. خانه
  2. /
  3. کتاب آن بالا و این پایین

کتاب آن بالا و این پایین

نویسنده: اکرم عثمان
پیشنهاد ویژه
4 از 1 رأی

کتاب آن بالا و این پایین

An Bala va In Paeen
انتشارات: نشر آمو
٪20
190000
152000
درباره اکرم عثمان
درباره اکرم عثمان
محمداکرم عثمان ادیب داستان‌نویس و دکلمه‌گوی از افغانستان بود. او در سال ۱۳۱۶ در شهر هرات متولد شد. پدرش غلام‌فاروق‌خان عثمان و پدربزرگش سپهسالار عثمان‌خان نام داشت. وی در رشتهٔ حقوق و علوم سیاسی تا درجه دکترا در دانشگاه تهران تحصیل نمود. او سال‌ها گوینده و نویسندهٔ برخی از برنامه‌های ادبی و اجتماعی رادیو-تلویزیون افغانستان بوده و مدتی هم مسؤلیت ادارهٔ هنر و ادبیات آن مؤسسه را برعهده داشته است. بعضی از داستان‌های وی نظیر «مردها را قول است» و «دریاب خان» توسط سینماگران افغانستان به فیلم درآمده است. همین‌طور دوره‌ای در آکادمی علوم افغانستان به عنوان مسؤل انستیتوهای تاریخ حضور داشت. سپس در پست‌های مختلف وزارت خارجه افغانستان به عنوان کنسول افغانستان در شهر دوشنبه تاجیکستان و کاردار سفارت افغانستان در تهران کار کرده است. پس از سقوط رژیم کمونیستی و آغاز درگیری‌ها در کابل وی به کشور سوئد پناهنده شد و تا آخر عمر آنجا زندگی کرد. او دو پسر و یک دختر داشت. اکرم عثمان در شامگاه پنجشنبه، ۱۱ اوت ۲۰۱۶ در سوئد درگذشت.
قسمت هایی از کتاب آن بالا و این پایین

هوا گرگ و میش بود، چند تا خروس و ماکیان سیاه و سفید در یک صف روی زینهٔ چوبی خوابیده بودند و گربهٔ سیاهی ملال آور و غمناک میومیو می کرد و شیشهٔ سکوت ژرف و سنگین را می شکست. حبیب که تازه از کار برگشته بود، از چاه دل آبی بالا کشید و دست و رو تازه کرد. مادرش آن طرف تر چون مجسمه یی مات و مبهوت ایستاده بود و بر سبیل عادت به هیچ چیز توجه نداشت. حبیب صدا زد: «مادر!» مادر بی خودانه جواب داد: «جان مادر!» حبیب پرسید: «امشو چه داریم؟» مادرش باز ناخودآگاه جواب داد: «جان مادر!» حبیب کنایه آمیز شکوه کرد: «مادر مه از ده می پرسم، تو از درختا جواب می تی!» مادرش حرفی نزد، انگار چیزی نشینده است. حبیب با کمی عتاب صدا زد: «مادر جان!»...

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب آن بالا و این پایین" ثبت می‌کند