کتاب خانه دلگیر

Khane-ye Delgir
کد کتاب : 115523
شابک : 978-6009964406
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 118
سال انتشار شمسی : 1397
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 22 اردیبهشت
قسمت هایی از کتاب خانه دلگیر (لذت متن)
فقط یک دروازه بود، دروازه ای بزرگ و آهنین؛ دیوارهای بلند و ضخیم از هر طرف آن را محکم گرفته بودند. صبح ها این دروازه به مثل دهنی بی دندان از هم باز می شد، جمع کثیری از کارگرانی را که به درون آن کار می کردند، با هلهله و هیاهوی خشکشان در خود فرومی برد، بعد دوباره پله های سنگین جفت روی هم می چسبیدند. هنگام غروب، بار دیگر پله ها توأم با آواز غور از هم پس می رفت. از درون آن، از آن طرف دیوارهای بلند و پراستقامت، همه کارگران با ابزار کارشان از آن محیط خفقان آور و کسل کننده یک یک بیرون می آمدند. وقتی آدم به سویشان دقیق می دید، چهره هایشان به نظر خنده آور می رسید. با آخرین نیرو جثه های استخوانی و لاغرشان را با خود می کشیدند. صورت هایشان، همه رنگ پریده و زعفرانی به نظر می رسیدند. پلک ها، گونه ها و پشت لب هایشان را قشری از سیاهی و خاک پوشانیده می بود. تنبلی و کسالت، سستی و بی ارادگی در حرکاتشان به چشم می خورد. بعضی ها تعادلشان را از دست می دادند، گویی فاصله های زیادی را پیموده اند. از هیچ چیز خوششان نمی آمد، خنده نداشتند. اگر احیانا خنده بر لبانشان رنگ می زد. فوری گم و ناپدید می شد. مثل اینکه چیزی تحمیلی را با خود حمل می کنند. چهره هایشان عموما عبوس و ترش و میان دو ابرویشان چین های بزرگ افتاده می بود.