کتاب گوشه دنج تیمارستان مجموعهای از داستانهای کوتاه نیایش محسنی است. عنوان برخی از این داستانها عبارت است از «یک فلسفهٔ عاشقانه»، «گلدان شمعدانی»، «باران رابطهٔ مستقیمی با جنون دارد»، «از چشم یک دیوانه» و «هیچچیز سر جایش نیست».
نیایش محسنی، نویسنده ایرانی متولد ۱۳۸۱ می باشد.
«حال یک دیوانه را دیوانه بهتر میکند…» جرم من بادبادکبودن بود. من محکوم بودم به پرواز، به اوجگرفتن، از همان روز که حلقههای کاغذ رنگی را به گوشم آویختند. از همان روز، من بردۀ آزادی شدم؛ اما چه کسی مرا اسیر گرفته بود، آسمان یا باد؟! یکی مقصدم بود و دیگری جهنم را تعیین میکرد! برای پرواز خلق شدم؛ ولی نخی که به پایم بستند چه بود؟! برای پریدن و نرسیدن؟! برای لمس سهم نداشتن از آسمان؟! فرق نداشت کجای عرش باشم. من بازیچهای از فرش بودم، اوج پرواز من سقوط بود.