هشتسال دفاع مقدس روایتهای زیادی را در دل خود جای داده است. مقاومت مردمی و دلیرانه در مقابل نیروهای متخاصمی که در رزمگاهی نابرابر به مصاف جوانان این مرز و بوم آمدند. پیوندیست میان سلحشوری متدینانه و اسطورههای ملی شاهنامه. در این میان قصه باباکوهی بهقلم محمد محمودی نورآبادی قصه همین پیوستگی دالهای ملی و دینی ماست. پیوست جانها در یک وطن مألوف و انسی فراتر از مرزها با مام میهن، که به مظلومیت مردمان این سرزمین گره خورده و به انزجار از ظلمپذیری آغشته است. باباکوهی روایت خاطراتی از جنگ و مبارزات مردم در دوران انقلاب از زبان یک معلم بازنشسته است. این داستان را میتوان روایت بومی مردمان استان فارس از رشادتهای آن سالهای پر از زخم و درد، اما پراز افتخار دانست.