رمان «باز زندهام کن» نوشتهی طاهره مافی که در سال ۲۰۱۸ در ایالات متحده منتشر شد، چهارمین جلد از مجموعهی پرفروش و پرطرفدار «خردم کن» است؛ مجموعهای که در ژانر عاشقانهی دیستوپیایی جوان-بزرگسال نوشته شده و با ترکیب احساس، خیالپردازی و بحران هویت، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر نوجوانان یافته است. این جلد ادامهی مستقیم رمان «شعله ورم کن» محسوب میشود و عملا مرحلهی جدیدی از خط روایی را آغاز میکند؛ مرحلهای که در آن شورش به پایان رسیده اما جهان هنوز در آرامش نیست. در آغاز داستان، ژولیت فرارس که پیشتر به عنوان دختری منزوی با نیروی مرگبار لمس شناخته میشد، اکنون در جایگاه فرمانده عالی بخش ۴۵ قرار گرفته است. او در ظاهر بر نظام ستمگر استقرار مجدد پیروز شده، اما خیلی زود درمییابد که رهبری خود نوعی میدان جنگ دیگر است. تصمیمگیری، دیپلماسی، سازش و مسئولیت، ابعادی تازه از قدرت را آشکار میکنند که پیشتر هرگز با آن روبهرو نبوده است. در کنار او وارنر، متحد و معشوق پیچیدهاش، حضور دارد، اما روابطشان زیر فشار حقیقتهای ناگفته و زخمهای قدیمی لرزان میشود. تهدیدهای جهانی جدید، رازهای مربوط به گذشتهی ژنتیکی ژولیت، و افشای تاریخ پنهان وارنر همگی نشان میدهند که پیروزی ظاهری پایان مسیر نیست، بلکه آغاز مرحلهای دشوارتر است. در این میان دوستانی چون کنجی با شوخطبعی و انسانگراییاش و نازیرا با درک عمیق و حضور مرموز خود، جهان داستان را از یک مثلث عاشقانهی ساده فراتر میبرند. در سطح تماتیک، «باز زندهام کن» با درونمایهی قدرت و مسئولیت درگیر است. لمس کشندهی ژولیت که زمانی نشانهی نفرین و طرد بود، اکنون استعارهای از قدرتی مشروع است که باید مهار و هدایت شود. مافی با زبانی آمیخته از شعر و ضرباهنگ عاطفی، نشان میدهد که چگونه پیروزی در میدان نبرد به معنای پایان جنگ نیست، بلکه به تغییر نوع نبرد میانجامد. در محور دیگر، هویت و حقیقت جای دارد؛ ژولیت درمییابد که گذشتهی او و همهی دانستههایش دربارهی خود، تنها بخشی از واقعیت بوده است. این کشف، رابطهی او با وارنر را نیز دگرگون میکند و مسئلهی اعتماد و شفافیت را در مرکز روایت قرار میدهد. یکی از جذابترین ویژگیهای این جلد، حرکت از فضای شورشی سهگانهی نخست به قلمرو دسیسههای سیاسی و روانی است. مافی در اینجا بر تضادهای درونی شخصیتها بیش از نبردهای بیرونی تمرکز دارد و از این رهگذر، بلوغی تازه به روایت میبخشد. لحن و ریتم اثر نیز به همین دلیل تغییر یافته است: به جای اکشن پرشتاب، اکنون با لحظاتی از سکوت، تأمل و کشمکشهای درونی روبهرو هستیم. این دگرگونی برای برخی خوانندگان شاید کندی به نظر برسد، اما در واقع نشانهی رشد طبیعی داستان و شخصیتهاست. قدرت مافی در خلق لحظات احساسی، نثر شاعرانه و دیالوگهای لبریز از تنش همچنان پابرجاست. با این حال، برخی خوانندگان از حجم بالای افشاگریها و پیچشهای روایی انتقاد کردهاند و معتقدند که گاهی رازهای پیدرپی، انسجام داستان را مختل میکند. با وجود این، کتاب توانسته است دایرهی موضوعات مجموعه را گسترش دهد و از داستانی صرفا عاشقانه و شورشی به روایتی دربارهی حکمرانی، هویت و بلوغ عاطفی تبدیل شود. در نهایت، «باز زندهام کن» نقطهی چرخشی در جهان «خردم کن» است؛ پلی میان شورش و مسئولیت، میان میل و قدرت، و میان جستوجوی آزادی و کشف خویشتن. طاهره مافی با جسارت روایی و زبان موسیقایی خود، نشان میدهد که داستان ژولیت هنوز تمام نشده، بلکه تازه به مرحلهای رسیده است که باید میان عشق و قدرت، حقیقت و توهم، و خویشتن و دیگری تعادل برقرار کند. برای خوانندگانی که از سهگانهی نخست همراه ژولیت بودهاند، این جلد نهتنها ادامه، بلکه تولدی دوباره است - بازسازی یک قهرمان در جهانی که آرامش را برنمیتابد.
درباره طاهره مافی
طاهره مافی (انگلیسی: Tahereh Mafi؛ ۹ نوامبر ۱۹۸۸) پدیدآور و نویسنده ایرانی آمریکایی است.