1. خانه
  2. /
  3. کتاب حوالی هیچستان

کتاب حوالی هیچستان

نویسنده: بهار محمدی
1 از 1 رأی

کتاب حوالی هیچستان

havali hichestan
انتشارات: آرینا
ناموجود
464000
معرفی کتاب حوالی هیچستان

طنین؟ طنین پرسشی نگاهش کرد. آهیل مثل مرد مست خواب زده‌ای که در بیداری هذیان می‌گوید دستوری گفت: باهام ازدواج کن! طنین بی‌رمق خندید.  او که از اول تکلیفش با خودش مشخص بود. آهیل را  دوست داشت. حسادت می‌کرد از بودن هر جنس مونثی کنارش. عاشق حمایت‌هایش بود و نمی‌توانست داشته باشدش؛ چون گمان می‌کرد آهیل فقط از سر ترحم هربار درخواست ازدواج داد. بعد از شنیدن درخواست ازدواج آهیل، سوال همیشگی‌اش را پرسید: دوستم داری؟ آهیل خبره نگاهش کرد. دوستت ندارم.  یشمی‌های طنین سرد شدند. تلخ خندید. قبل از این که چیزی بگوید. آهیل ادامه داد: دوستت ندارم... ولی حس می‌کنم مثل پسر بچه‌های هیجده ساله، با سی و خرده‌ای سال  سن، عاشق شدم! حسم همون قدر نابه... یه طوری که هربار می‌بینمت حس می‌کنم قلبم از بلندترین قله‌ی جهان سقوط آزاد می‌کند.


درباره بهار محمدی
درباره بهار محمدی

بهار محمدی نویسنده ایرانی متولد سال 1382 می‌باشد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب حوالی هیچستان" ثبت می‌کند