کتاب مرزبان نامه

Marzbannameh
کد کتاب : 37821
شابک : 978-9651134920
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 795
سال انتشار شمسی : 1401
سال انتشار میلادی : 980
نوع جلد : زرکوب
سری چاپ : 29
زودترین زمان ارسال : 11 اردیبهشت

معرفی کتاب مرزبان نامه اثر خلیل خطیب رهبر

"مرزبان نامه" اثری است از سپهبد "مرزبان بن رستم" در قرن چهارم هجری که ابتدا به زبان مازندرانی به نگارش درآمد و سال ها بعد "سعدالدین وراوینی" اقدام به بازگردانی آن از زبان طبری به فارسی دری نمود. در نسخه ی پیش رو که به کوشش دکتر "خلیل خطیب رهبر" از اساتید به نام دانشگاه تهران تدوین شده، معانی واژه ها و جمله های دشوار در کنار شرح ابیات و بعضی از نکات کاربردی ادبی و دستوری ارائه شده است.
در این اثر گرانبهای تاریخی، که در دسته ادبیات تعلیمی قرار می گیرد و به لحاظ ساختار می توان آن را مشابه کلیله و دمنه دانست، مفاهیمی قابل توجه همچون آز و طمع، بخل و حسادت، دروغ گویی و ستیزه جویی در قالب داستانی از زبان حیوان و انسان نوشته شده است. در وسعت آموزشی و تعلیمی این اثر همین بس که می توان ریشه ی بسیاری از ضرب المثل های امروزی را در آن جستجو نمود.
"مرزبان نامه" به سبب ریشه ای که در تاریخ و قرهنگ این سرزمین دارد، اثری ارزشمند به حساب آمده و از دریچه ی داستان های کهن این مرز و بوم، خواننده را با زندگی و منش انسان های بزرگ، کردار آن ها و نوع برخوردی که با دیگران دارند، آشنا می نماید. به این جهت خواندن "مرزبان نامه" و دیگر آثار اصیل ایرانی، برای فردی که در این سرزمین زندگی می کند، امری حائز اهمیت تلقی شده و این آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ کهن ایران است که تفاوت های عمده را میان یک ایرانی با فردی که چیزی از این سرزمین نمی داند، مشخص می کند.

کتاب مرزبان نامه

خلیل خطیب رهبر
خلیل خطیب‌رهبر (زادهٔ ۲ مهر سال ۱۳۰۲ در کرمان ـ درگذشتهٔ ۱۶ بهمن ۱۳۹۳ در تهران)[۲] ادیب، نویسنده، شاعر، محقق و استاد دانشگاه تهران که تعدادی از گنجینه‌های ادب پارسی اعم از نظم و نثر را تصحیح و تحشیه کرد و به چاپ رساند. آثار او در زمینهٔ دستور زبان فارسی و منتخب شاهکارهای شاعران و نویسندگان پارسی‌گوی همچون سعدی، حافظ، ابوالفضل بیهقی، سنایی، رودکی، مولوی، جامی و دیگر سخنوران منتشر شده‌است.
قسمت هایی از کتاب مرزبان نامه (لذت متن)
چنین بباید دانست که این کتاب مرزبان نامه منسوبست بواضع کتاب مرزبان بن شروین؛ و شروین از فرزندزادگان کیوس بود برادر ملک عادل انوشروان، بر ملک طبرستان پادشاه بود؛ پنج پسر داشت همه برجاحت عقل ورزانت رای و اهلیت ملک داری و استعداد شهریاری آراسته. چون شروین در گذشت، بیعت ملک بر پسر مهترین کردند و دیگر برادران کمر انقیاد او بستند. پس از مدتی از دواعی حسد در میانه پدید آمد و مستذعی طلب ملک شدند. مرزبان بحکم آنک از همه برادران بفضسلت فضل منفرد بود از حطام دنیاوی فطام یافته و همت بر کسب سعادت باقی گماشته، اندیشه کرد که مگر در خیال شاه بگذرد که او نیز در مشرع مخالفت برادران خوضی می پیوندد، نخواست که غبر این تهمت بر دامن معاملت او نشیند در آیینه رای خویش نگاه کرد، روی صواب چنان دید که زمام حرکت بصوب مقصدی معین برتابد و از خطه ممکلت خود را بگوشه بیرون افکند و آنجا مسکن سازد تا مورد صفاء برادران ازو شوریده نگردد و معاقد الفت واهی نشود وهنی بقواعدخودت راه نیابد.