کتاب جادوگر قرمز

The red witch
کد کتاب : 73286
شابک : 978-2000692645
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 240
سال انتشار شمسی : 1397
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 12 اردیبهشت

معرفی کتاب جادوگر قرمز اثر یاسمین سامی انصاری

داستانی تخیلی و پرکشش از زندگی دختر و مادر فقیری که به دلیل وضعیت مالی نامناسب خود مجبور می شوند شهر لندن را ترک کرده و به روستای دوران کودکی و نوجوانی مادر نقل مکان کنند. آن ها در نخستین ساعات ورودشان از حقیقتی ترسناک درباره روستا آگاه می شوند، وجود شبح جادوگری که اهالی او را جادوگر قرمز می نامند، روحی که همه معتقدند متعلق به جادوگری است که سال ها پیش توسط مردم در آتش سوزانده شده و اکنون دست از سر اهالی روستا بر نمی دارد.

کتاب جادوگر قرمز

قسمت هایی از کتاب جادوگر قرمز (لذت متن)
-ماتیلدا خواهرم است. من برایت تعریف نکردم که چگونه خواهرم را از دست دادم. بعد از مرگ پدرم من و ماتیلدا به شدت تنها شدیم. سعی کردیم هرطور شده کنار هم باشیم و هیچ وقت یکدیگر را تنها نگذاریم. ماتیلدا مانند تو بود. لجباز و شجاع و از چیزی نمی ترسید. با این که شجاعت صفت خوبی است، اما زیاد از حدش خطرناک خواهد بود. گاهی اوقات ترس باعث می شود که ما از خیلی چیزهایی پرخطر در امان باشیم. ولی ماتیلدا نترس بود. او هم جادوگر قرمز را باور نداشت و همیشه سعی می کرد به مردم بفهماند که او وجود ندارد. هر چقدر با او صحبت کردم به نتیجه ای نرسیدم. تا این که… بئاتریس بی صبرانه منتظر شنیدن ادامه ی ماجرا بود. هلن ادامه داد: -تا این که روزی او از خانه خارج شد تا در اطراف قدم بزند، ولی هرگز بازنگشت.