یازده سرنوشت، یازده داستان که پایان عشق را روایت می کنند. بریژیت ژیرو با دقت و صراحتی تلخ عشق های روبه مرگ را معاینه می کند و از زوال درونی و سکوت زوج هایی می گوید که در حال فروپاشی اند. او در زندگی نامتعادل این زوج ها ردپای دروغ، ماتم و تبعید درونی را دنبال می کند و با هر جمله و هر شخصیت خود آینه ای جلوی ما می گیرد.
کتاب عشق زیاد هم قیمتی نیست
بریژیت ژیرو در سال 1960 در الجزایر (شهر سیدی بِل آبِس) به دنیا آمده است و امروز در لیون زندگی میکند. ژیرو پس از تجربهی کارهای مختلفی چون کتابفروشی، روزنامهنگاری و ترجمه، خودش را تماماً وقف نوشتن کرده و به مدت سیزده سال مشاور جشنوارهی ادبی شهر برون بوده است. او دبیر مجموعهی ادبی «لا فوره» در انتشارات استوک است، جایی که همهی کتابهای خودش هم منتشر شده است.
قسمت هایی از کتاب عشق زیاد هم قیمتی نیست (لذت متن)
این تنها روش من برای وجود داشتن مقابل توست. این که اولین خواننده ات باشم، کسی که تو استعدادت را با او امتحان می کنی، کسی که با او بازی قدرت کنی. من آینه ی تو هستم. تو در اتاق مان تکه هایی از کتاب هات را با صدای بلند می خوانی، درست موقعی که دوست دارم کنارم باشی. از این رو، متن هات را مقصر می دانم و انتقامم را از آن ها می گیرم، از روحیه ی منتقدانه ام تا نخ نما کردن کارت استفاده می کنم. کاری می کنم تقاص کوتاهی ات را در حق من پس بدهی.