کتاب امروز به کارهایم نرسیدم

I Didn't Do The Thing Today
کد کتاب : 112317
مترجم :
شابک : 978-6225850439
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 223
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2022
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

معرفی کتاب امروز به کارهایم نرسیدم اثر مدلین دور

کتاب « امروز به کارهایم نرسیدم» نوشته « مدلین دور» به همت نشر هورمزد منتشر شده است.
چگونه احساس گناه را رها کنیم و ارزش های پنهان را در زندگی روزمره خود بپذیریم. هر روز فهرستی بی پایان از کارهایی که باید انجام دهید وجود دارد. چیزهای کاری، چیزهای پیش رو، چیزهای شستنی، خلاقیت، ورزش، خانواده، کاری که نمی خواهیم انجام دهیم، و چیزی که علیرغم وجود آن به تعویق انداخته ایم وجود دارد. مهم ترین چیز ممکن است ناگهان همانند باری بر روی دوش ما فرود آیند. حتی در روزهایی که کارهای زیادی انجام می‌دهیم، کاری که انجام نشده می‌تواند احساس گناه، اضطراب یا ناامیدی در ما ایجاد کند.
پس از پنج سال جستجو برای راز بهره وری، مادلین دور متوجه شد که راز بهره وری وجود ندارد. در عوض، ما به گونه ای تنظیم شده ایم که شکست بخوریم. امروز به کارهایم نرسیدم فراخوانی الهام بخش برای برداشتن بهره وری از پایه است - با از بین بردن مقایسه خود با دیگران، روال آرزوها، و تصورات غیرواقعی از آنچه می توان در یک روز انجام داد، در نهایت می توانیم آشفتگی شادی آور را در آغوش بگیریم و غیر قابل پیش بینی بودن زندگی را بپذیریم.
برای هر کسی که تا به حال احساس فشار برای انجام کارهای بیشتر را دارد این پادزهر در برابر وسواس انجام دادن ما مجوزی است که همه ما برای یافتن راه خود به آن نیاز داریم.

کتاب امروز به کارهایم نرسیدم

مدلین دور
مادلین دور نویسنده و مصاحبه‌کننده‌ای است که در حال بررسی این موضوع است که چگونه می‌توانیم تعریف یک روز را که به خوبی سپری کرده‌ایم گسترش دهیم. در پنج سال گذشته، Dore از متفکران خلاق می‌پرسد که چگونه روزهای خود را در وبلاگ محبوبش Extraordinary Routines و پادکست Routines & Ruts مرور می‌کنند. او مرتباً آزمایش‌های زندگی انجام می‌دهد و رویدادهایی را میزبانی می‌کند تا بررسی کند که چگونه خلاقیت فقط کاری نیست که ما انجام می‌دهیم، بلکه نحوه برخورد ...
نکوداشت های کتاب امروز به کارهایم نرسیدم
While many books insist on changing your life, this one invites you to expand your life. A radical masterpiece.
در حالی که بسیاری از کتاب ها بر تغییر زندگی شما اصرار دارند، این یکی از شما دعوت می کند تا زندگی خود را گسترش دهید. یک شاهکار رادیکال
Mari Andrew

A remarkable combination: part broadside against our culture of frenetic busyness, part consolation for the days when things don't go to plan
یک ترکیب قابل توجه: بخشی گسترده در برابر فرهنگ ما از مشغله های دیوانه کننده، بخشی تسلیت برای روزهایی که همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود.
Oliver Burkeman

قسمت هایی از کتاب امروز به کارهایم نرسیدم (لذت متن)
«بسیاری از چیزهایی که می خواهیم در طول روز به آن ها برسیم، به این ایده مرتبط بوده که می توانیم همه چیز را تا سر حد کمال پیش ببریم. همیشه به خودمان می گوییم که ای کاش فلان کار را انجام دهم یا از فلان روتین صبحگاهی پیروی کنم و به آن ها به عنوان راه حل مشکلات خود نگاه می کنید. پیگیری جدیدترین روش ها و بهبودهای همراه آن قطعا لذت بخش است. از این روند یک سرگرمی ساختم: قورباغه را می خورم، در قهوه صبحم کره می ریزم، برای عادات خوب پاداش تعیین می کنم. این سیستم های محبوب شاید مفید باشد و حتی زندگی تان را تغییر دهد، اما از سویی دیگر می توانند موانعی بر سر راه ما ایجاد کنند. وقتی فردا می آید و می فهمیم این سیستم جدید کار نمی کند و یا به طور کامل از سیستم تبعیت نکرده ایم، دوباره وارد چرخه باطل ای کاش ها می شویم. این احساس که فقط ما درست کار نمی کنیم، خرابکاری می کنیم، باعث می شود همیشه بخواهیم به نسخه بهتری از خود برسیم. برای بهینه کردن روزهایمان به دنبال راه حل هستیم و دوباره به مانع برخورد می کنیم و خود را مقصر می دانیم. می دویم درحالی که فقط درجا می زنیم و هدف را گم می کنیم. همه این کارها را برای بهبود خود انجام می دهیم و خود را به خاطر ناقص بودن سرزنش و قضاوت می کنیم. این کار یک انسان بی خرد است. کلمه «کامل۲۵» در زبان انگلیسی از کلمه لاتین perficere به معنای «به پایان رساندن، کامل کردن، انجام دادن یا به هدف رسیدن» گرفته شده است. وقتی در روزهایمان و در خودمان دنبال کمالیم، یک استاندارد غیرممکن را می سازیم. طوری به این نواقص نگاه می کنیم انگار مشکل داریم، درحالی که ناقص بودن بخشی جدایی ناپذیر از ماست. خود را برای نرسیدن به ایدئال هایمان سرزنش می کنیم. از انفعال خود بیزاریم. خود را با دیگران مقایسه می کنیم. در تصمیمات خود به شک می افتیم. فشار بهره وری این قدر زیاد است که گاهی اوقات عملا هیچ کاری انجام نمی دهیم. این «وسواس» به جای بهتر کردن ما، احساس آشفتگی، نارضایتی، بی کفایتی و تنهایی را به همراه دارد. وقتی دیگران از کارهایی که انجام داده اند به عنوان مایه افتخار خود یاد می کنند و از موفقیت ها و تلاش های خود می گویند، دست به مقایسه می زنیم و فکر می کنیم بی کفایتیم. کار، کار، کار، همیشه می خواهیم ارزشمند بودنمان را اثبات کنیم و البته هیچ وقت به هدف خود نمی رسیم.»