کتاب تپش های بی صدا

Tapesh-haye bi seda
کد کتاب : 117428
شابک : 978-9641935766
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 759
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 20 اردیبهشت
قسمت هایی از کتاب تپش های بی صدا (لذت متن)
نرگس جوان میان حجله ی بختش بغض کرده بود. به اعتماد پدرش پیش رفته و فکرش جای دیگری بود. با نامهربانی که حتی به خودش فرصت نداده بود یک بار برای داشتن او با تقدیر بجنگد. یک سال از آخرین دیدارش با رضا می گذشت. همان دیداری که با حضور آقا جانش در انبار کاه به اشک و حسرت ختم شده و بعد از آن دیگر نه ردی از رضا دیده بود و نه خبری برایش آمده بود. یک سال منتظر نشسته بود. گوشه ی خانه چشم به در دوخته و یک یک خواستگارانش را با بهانه و بی بهانه رد کرده بود بلکه خبری شود. بلکه رضا تکانی به خودش دهد و واسطه ای بفرستد. همانطور که علیرضا وقت و بی وقت واسطه می فرستاد و هربار که جواب رد می گرفت، با قدرت بیشتر و واسطه ای قدرتر قدم پیش می گذاشت.