1. خانه
  2. /
  3. کتاب رقص کاغذ پاره ها

کتاب رقص کاغذ پاره ها

نویسنده: محمد یعقوبی
3.8 از 1 رأی

کتاب رقص کاغذ پاره ها

Raghs Ahan Pareha
انتشارات: افراز
٪15
180000
153000
معرفی کتاب رقص کاغذ پاره ها
«رقص کاغذپاره‌ها» که نخستین‌بار در سال ۱۳۷۷ نوشته و همان سال در جشنواره‌ی تئاتر فجر به روی صحنه رفت، نقطه‌ی عطفی در کارنامه‌ی محمد یعقوبی و یکی از آثار برجسته‌ی دهه‌ی هفتاد تئاتر ایران است. پس از تجربه‌ی موفق «زمستان ۶۶»، این اثر با جسارت در فرم، روایت و نگاه انتقادی‌اش، گام تازه‌ای بود برای کارگردان و نمایشنامه‌نویسی که دغدغه‌ی اصلی‌اش کاوش در روابط انسانی، زبان و ساختار بود.
نمایشنامه در یک فضای محدود، سوئیت هتلی در بندر انزلی، رخ می‌دهد و از دل همین مکان ثابت، جهانی چندلایه می‌سازد. روایت اصلی، رابطه‌ی نویسنده‌ای است که قطعاتی از نمایشنامه‌هایش را برای همسرش می‌خواند؛ زنی که با پاره‌کردن دو اپیزود و رها کردنشان از پنجره، کنشی فاعلانه و نمادین انجام می‌دهد. این کنش نه‌تنها متون که رابطه را هم از شکل ایستا خارج می‌کند و آن را به بحران و بازتعریف می‌کشاند. در نگاه اول، اثر مجموعه‌ای از اپیزودهای مستقل به نظر می‌رسد؛ اما همان‌طور که حسین ذوقی اشاره کرده، زیر این ساختار به ظاهر پراکنده، داستانی خطی و ساده جریان دارد: گفت‌وگویی پیوسته میان زن و مرد، و مواجهه‌ی زن با نوشته‌های مرد.
یعقوبی در این اثر، به‌ویژه با انتخاب فرم اپیزودیک، فرصتی می‌سازد برای نمایش تجربه‌های متنوع، سوءتفاهم‌ها و تردیدهای زن و مرد. در اینجا زن (با نام‌هایی مانند آهو یا شیوا) حضوری فعال و تصمیم‌گیرنده دارد؛ کسی که از موقعیت شنونده صرف عبور می‌کند و با عمل پاره‌کردن، تعادل قدرت را بر هم می‌زند. مرد، نویسنده‌ای است که از طریق همین خرده‌روایت‌ها و نمایش‌نامه‌های درونی، در تلاش است عشق، گذشته و زندگی مشترکشان را دوباره بنویسد - تلاشی که گاه به بن‌بست و گاه به لحظه‌ای صمیمی منجر می‌شود. زبان اثر صمیمی و روزمره است؛ دیالوگ‌ها ترکیبی است از طنز، اعتراف و خشونت عاطفی. اپیزودهایی چون «ماه عسل»، «مرسی به خاطر ساندویچ‌ها» یا «روز دروغ»، مانند آیینه‌هایی کوچک عمل می‌کنند که تصویر بزرگ‌تری از رابطه را می‌سازند. این قطعات، تجربه‌ای از زندگی مدرن، بحران در زبان و ارتباط، و در نهایت، آسیب‌پذیری رابطه‌ی انسانی را بازتاب می‌دهند. یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد «رقص کاغذپاره‌ها» آزادی در ترتیب اپیزودهاست. یعقوبی خود تأکید کرده که می‌توان برخی بخش‌ها را حذف کرد یا جابه‌جا چید، بی‌آنکه خط اصلی روایت صدمه ببیند. این انعطاف‌پذیری، اجرای هر بار جدید اثر را به تجربه‌ای تازه تبدیل می‌کند و نشان می‌دهد که فرم تا چه اندازه در خدمت معناست: رابطه‌ها هم مانند این اپیزودها، می‌توانند دچار تغییر و تزلزل شوند، اما جوهره‌شان باقی می‌ماند. در اجرا، طراحی صحنه‌ی ثابت و فضاهای تودرتو، به تمرکز بر بازی‌ها و جزئیات دیالوگ کمک می‌کند؛ و اجرای بازیگرانی چون پانته‌آ بهرام، امیر جعفری و هومن برق‌نورد، بعدها به محبوبیت و شهرت بیشتر اثر افزود. استقبال مخاطبان حرفه‌ای، نقدهای مفصل و تحلیل‌های نشانه‌شناختی - از جمله درباره‌ی انتخاب مکان ثابت، کنش زن و نقش دانای کل مرد - این اثر را به موضوعی زنده در نقد تئاتر ایران بدل کرده است.
«رقص کاغذپاره‌ها» در نگاه نهایی، نمایشی است درباره‌ی رابطه، بحران، گفت‌وگو و سکوت؛ درباره‌ی نویسندگی و نوشتن، و در نهایت درباره‌ی آزادی زن در برابر متنی که مرد نوشته است. تجربه‌ای شخصی و در عین حال جمعی که با طنز و تلخی، ما را به مواجهه‌ای صادقانه با ترس‌ها و امیدهایمان در زندگی مشترک دعوت می‌کند. این اثر، هم سندی است از یک دوران، و هم نشانه‌ای از مسیری که یعقوبی در آثار بعدی‌اش چون «خشکسالی و دروغ» و «تنها یک» ادامه داد: مسیری که تئاتر را نه صرفا برای سرگرمی، که برای اندیشیدن و دوباره دیدن انتخاب می‌کند.
درباره محمد یعقوبی
درباره محمد یعقوبی
محمد یعقوبی (۱۳۴۶ در لنگرود) نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان تئاتر و فیلم‌ساز ایرانی است. محمد یعقوبی در رشته حقوق تحصیل کرده و همزمان در کلاس‌های تئاتر فوق‌برنامه‌ی دانشگاه شرکت نموده و نخستین نمایش‌نامه‌ی خود را به نام بازگشت در سال ۱۳۶۸ نوشت ولی هیچگاه این نمایش‌نامه را به روی صحنه نبرد و منتشر نکرد. در سال ۱۳۷۱ در کلاس‌های تئاتر حمید سمندریان و مهین اسکویی شرکت نمود. نخستین نمایش‌نامه‌ی وی که در تئاتر ایران به روی صحنه رفت زمستان شصت‌وشش نام داشت که به کارگردانی خود او در جشنواره تئاتر سال ۱۳۷۶ در تهران اجرا شد و با کسب جایزه‌ی بهترین کارگردانی و نمایش‌نامه‌نویسی برای زمستان ۶۶ به عنوان نمایش‌نامه‌نویس و کارگردانی جوان مطرح شد.

دسته بندی های کتاب رقص کاغذ پاره ها
قسمت هایی از کتاب رقص کاغذ پاره ها

آرش:ازت عذر می خوام.تو رو خدا منو ببخش که ترسوندمت.من به وجودت نیاز دارم شیوا. تو همه زندگیه منی.اگر بری من خودمو می کشم.میرم هودم غرق می کنم. شیوا:فکر می کنی خیلی جمله قشنگی گفتی؟تو به هر حال یه روز این کارو میکنی.اگه با تو باشم حتمن این کارو می کنی.فقط من هم قربانی می شم.با اتفاقی امروز افتاد من الان خوش حالم که زنده م.من دارم نفس می کشم.انگار اولین باره توی زندگی م دارم نفش می کشم.باید امروز این اتفاق می افتاد تا بدونم زندگی رو بیش تر از تو دوس دارم .نه تو همه زندگی من نیستی هیچ کس همه زندگی هیچ کس نیست.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب رقص کاغذ پاره ها" ثبت می‌کند