کتاب روز اول، روز آخر

First day, last day
( داستان نوجوان )
کد کتاب : 137115
شابک : 978-9644302152
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 196
سال انتشار شمسی : 1402
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب روز اول، روز آخر اثر معصومه میرابوطالبی

داستان «روز اول، روز آخر» روایت یک سفر است؛ سفری کوتاه که دو پسر به نام‌های مسعود و رضا با هم انجامش می‌دهند. پدر مسعود مدتی است گم شده و از او خبری نیست. این سفر برای یافتن پدر مسعود است و حقیقت‌های پنهان این ماجرا. در کنار این مسئله، داستان دادخواهی مادر این خانواده هم روایت می‌شود که در روستایشان به او ظلمی شده و مسعود نمی‌تواند این ظلم‌ها را بپذیرد و می‌خواهد کاری کند: اما چه کاری از او برمی‌آید؟

کتاب روز اول، روز آخر

معصومه میرابوطالبی
معصومه میرابوطالبی نویسنده حوزه کودک و نوجوان و عضو هیئت مدیره انجمن ادبی داستان جمعه است. معصومه میرابوطالبی متولد ۲۱ دی ‌ماه سال ۶۰ از شهر قم، دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات کودک‌ونوجوان و نویسنده کتابهای؛ «مثل یک بوم سفید»، «از باغها به بعد»، «اژدهای دماوند»، «آن سوی دریای مردگان»، «پروفسور فوفو»، «هندوانه خوشحال»، «شهر من»، «عروسی درِ قوری»، «سفر دانه‌ای» و «جو...
قسمت هایی از کتاب روز اول، روز آخر (لذت متن)
علف‌ها در یک چشم به هم زدن گر گرفته بودند و زبانه‌های آتش تا بالای دیوار آمده بودند. همان موقع، رضا هوار کشان از او جدا شده و رفته بود بقیه را خبر کند. لابد تا آن موقع فکر کرده بود مسعود فقط لاف می‌زند، اما او فکر همه چیز را کرده بود. با خودش کبریت آورده بود و می‌دانست نصرت برای نماز می‌رود مسجد و آن موقع روز کسی توی کوچه‌باغ‌ها نمی‌آید. چه وقتی بهتر از آن موقع. دیده بود شعله‌ها رسیده‌اند به درخت توت و افتادن شاخه‌ی سوخته‌ی اولی را دیده بود. آن موقع تازه فهمیده بود چه کاری کرده… درخت جلوی چشم‌هایش داشت جان می‌داد.