کتاب «مسئولیت جمعی و اخلاقی» نوشتهی ماریون اسمایلی، به یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین مباحث فلسفه اخلاق و نظریه گروهها میپردازد: موضوع نسبت دادن مسئولیت اخلاقی به گروهها. این مسئله در فلسفه اخلاق اهمیت ویژهای دارد، چرا که بسیاری از رویکردهای سنتی اخلاقی عمدتا بر مسئولیت فردی و نیتهای شخصی تمرکز میکنند، اما در دنیای واقعی ما، بسیاری از تصمیمات و پیامدهای اخلاقی ناشی از عملکرد گروهها، سازمانها یا نهادهای اجتماعی است. اسمایلی در این کتاب به نقد فرضیه رایجی میپردازد که وجود نیتهای جمعی برای مسئولیتپذیری اخلاقی گروهها ضروری است و در مقابل، مدلی نوآورانه و متفاوت ارائه میدهد که ابعاد تازهای از این موضوع را روشن میسازد. اسمایلی با به چالش کشیدن مدل کانتی مسئولیت اخلاقی که به شدت بر اراده آزاد و نیتهای فردی تأکید دارد، نشان میدهد که این چارچوب محدودیتهایی دارد و نمیتواند بهطور کامل و جامع مسئولیت اخلاقی گروهها را تبیین کند. در این مدل سنتی، مسئولیت اخلاقی تنها زمانی قابل نسبت دادن است که افراد دارای نیتهای مشخص و آگاهانه باشند، اما گروهها معمولا فاقد ارادهی واحد یا نیت مشخص جمعی هستند. اسمایلی تأکید میکند که گروهها حتی بدون وجود چنین نیتهای جمعی، قادرند به صورت عملی آسیبهای اخلاقی عمیق و گستردهای به دیگران وارد کنند. بنابراین، تمرکز صرف بر نیتهای فردی یا جمعی نمیتواند تمام ابعاد مسئولیت اخلاقی گروهها را در بر بگیرد. در مقابل، اسمایلی مدلی غیرکانتی را مطرح میکند که بر ظرفیت گروهها برای ایجاد آسیب و همچنین واکنشهای اخلاقی و اجتماعی نسبت به آن آسیبها تمرکز دارد. به این معنا که مسئولیت اخلاقی جمعی میتواند بر اساس پیامدها و اثرات عملی اعمال گروهها تعریف شود، بدون آنکه الزاما نیاز به وجود نیتهای جمعی یا اراده مشترک باشد. این رویکرد دیدگاه فلسفی را از سطح فردی و ارادههای منفرد فراتر برده و به پویاییهای پیچیده اجتماعی، ساختارهای نهادی و تعاملات گروهی توجه میکند. این تغییر نگاه، تأکید فلسفه اخلاق را از عاملهای منفرد به فرآیندها و عملکردهای جمعی معطوف میسازد و تصدیق میکند که مسئولیت اخلاقی میتواند بر مبنای نتایج عملی اعمال گروهها، حتی در غیاب نیتهای مشخص، نسبت داده شود. به عبارت دیگر، مسئولیت اخلاقی جمعی یک الزام نیتمحور نیست بلکه مبتنی بر تأثیرات و پیامدهای اخلاقی واقعی و قابل مشاهده است که اعمال گروه در جهان ایجاد میکنند. اهمیت فلسفی کار ماریون اسمایلی در این است که نه تنها چارچوب مفهومی بحث درباره مسئولیت اخلاقی جمعی را به شکل قابل توجهی توسعه میدهد، بلکه تنوع نظری و گستردگی بحثها در این حوزه را افزایش میدهد. رویکرد او همسو با جریانهای فلسفی معاصر است که به جای تمرکز صرف بر عاملهای فردی و نیتهای منفرد، توجه ویژهای به نقش نهادها، ساختارهای اجتماعی و اثرات عملی آنها دارند. این نگاه به ما امکان میدهد تا در تحلیل مسئولیت اخلاقی به پیچیدگیهای دنیای واقعی توجه کنیم و از محدودیتهای نظری سنتی فراتر رویم. در نهایت، کتاب اسمایلی زمینه را برای گفتوگوهای فلسفی عمیقتر و کاربردیتر درباره مسئولیت گروهی فراهم میآورد و درک ما از مفاهیمی همچون عدالت، پاسخگویی و اخلاق اجتماعی را در سطح جمعی تقویت میکند. این امر به ویژه در دنیای امروز که مسائل اخلاقی پیچیده و گسترده در چارچوب گروهها، سازمانها و جوامع مطرح میشود، اهمیت فراوانی دارد.